امروز قصد کرده ام که خودم را رها کنم
امروز قصد کرده ام که خودم را رها کنم
با یاد کرب و بلا غم دل را دوا کنم
هر جا جدا شدم از دست صنعت ادبی
یادی ز سوز آن سر از تن جدا کنم
با واژه ها و نفس ها، با بیت و مطلع و بند
با شعر محتشم همه را از ابتدا کنم
"باز این چه شورش است که در خلق عالم است"
تا کشف غم به دلت تا انتها کنم
درخیمه، مرکز میدان به دشت کرب و بلا
من از کدام لحظه، پرده غم را جدا کنم
گفتی تو شام و زبانم اسیر قلبم شد
از من مخواه یاد کوچه و سنگ و جفا کنم
مشکل که بوده با کوچه از همان اول
هر در زدم که ذکر قامت از غم دوتا کنم
جانم به لب رسید؛ حضرت زینب به جانتان
لالم زبان اگر سخنی از نیزه ها کنم
خورشید بود و تو بودی و دشمنت می گفت
از این طرف نشد، بروم از غفا کنم
برید و بند دلت هم برید و گفتی کاش
فکری به حال پیکر بی دست و پا کنم
وقتی که زیر ستوران بهار را دیدی
گفتی چکار برای ساقه ی این غنچه ها کنم
آتش زدند و دوباره به یاد کودکیت
بگذار ذکر کوچه غم از ابتدا کنم
یک کوچه و در و دیوار و خانه حیدر
می زد که من همه ام را رها کنم
خودمان را آماده محرم کنیم/ اگر گرانی دلار و ارز و کالا و تحریم بگذارد.......
لبیک یا اباعبدالله(ع)
با مطالب مفید و جذاب از جمله :
جوان و خودسازی
چگونه از زندگی خود رضایت داشته باشیم
حکایت های آموزنده
بال پرواز شهیدان چه بود
نامه هایی به امام زمان
گناهان یک شهید 16 ساله از نظر خودش
و موضوعاتی دیگر که به درد هر انسانی که میخواد رستگار بشه میخوره
راستی اگر با تبادل لینک موافق هستید منو با نام به سوی رستگاری لینک کنید و اطلاع بدید تا با افتخار لینکتون کنم
منتظر حضور سبزتون هستم