حرف هایی بر ای نشنیدن

فرهنگ را بشناسیم، فرهنگ را دوست داشته باشیم

حرف هایی بر ای نشنیدن

فرهنگ را بشناسیم، فرهنگ را دوست داشته باشیم

حرف هایی بر ای نشنیدن
پیام های کوتاه
آخرین نظرات

۱۷ مطلب با موضوع «مطالب درسی :: تحلیل فرهنگی» ثبت شده است

اونی که پشت سر بقیه غیبت می کنه، فارق از دین و آیینش در نوع خودش یک گلابی محسوب می شود که از وجود سرنشینان محترمی به نام کرم در وجود خودش در عذاب است، برداشت غلط نکنید، یعنی یک گلابی کرمو است و غیر قابل استفاده.

برای رفع این عذاب، شروع به صحبت و غیبت کردن در خصوص دیگران می کند که نتیجه اش ایجاد دلخوری و برداشت های غلط می شود.

بیاییم گلابی نباشیم.

همین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۳ ، ۱۸:۱۲
بیژن لطفی

نوشتن مستقیم توی وبلاگ شبیه صحبت کردن فی البداهه است. از طرفی خوب است و از طرفی حساس. اول اینکه داشته های  ذهنی خودت را می توانی محک بزنی و دوم اینکه هر لحظه امکان دارد با تپق نابهنگام اصل های علمی و دینی را زیر سوال ببری.

تریبون ما شده همین صفحه وبلاگمان که بعضی وقت ها حرف هایمان و بعضی وقت ها نقدهایمان را در آن می نویسیم.

شما هم که قدم رنجه می نمایید و لحظاتی را در اینجا سپری می کنید مایه افتخار و مباهات ما هستید.

خلاصه کنم.

مانده ام میان دو جماعت...

نه استدلال این ها را می توانم قبول کنم و نه استقرای آنها را می فهمم.

یکی دین را برای خود علم و پرچم می کند و زیر سایه آن هر چه می خواهد بر سر مردم می آورد و آن یکی هم حاضر نمی شود در گرمای 50 درجه تابستان زیر سایه دین بنشیند.

همه هم خودشان را و شاید بهتر بگویم خودمان را اعلم العالمین می دانیم و برای خود نظرات شاز و نو داریم.

یکی به ظاهر دین، خود را در می آورد و خلوت آنچنان می شود و دیگری ظاهرش را از دین دور می کند که مبادا هم شکل متظاهر شود.

تراشیدن ریش حرام مطلق می شود و نیمی از مردان جامعه حرام کار.

دروغ یا همان دشمنی با خدا با قیدی به نام مصلحت آزاد می شود و هر کس هر جا گرفتار می شود به مصلحت روی می آورد

لباس اعتدال لباس املان خوانده می شود و لباس حیا ندیده را شیک و برازنده

اگر جوانی شلوار فاق کوتاه نپوشد باید آماده طعنه و تمسخرهای هم کلاسی هایش باشد.

اسم چادر را نیاور....

از اینکه همه را پشت سر هم می گویم معذورم. به همین ترتیب به ذهنم خطور می کند.

روحانیون و طلاب حق شناس در آتش عده ای روحانی نما می سوزند و این تنها آنها نیستند متضرر می شوند بلکه ضررش بیشتر به اسلام می رسد.

اسلام دست آویز عده ای سهم خواه می شود. فرقی نمی کند ایران یا مصر. عالم را می گیرد.

حتما وقتی از خیابان رد می شوید رنگ های جدید موی سر خانم ها را می بینید. با اکثرشان که صحبت می کنیم؛ می گویند این ها مهم نیست باید دلت پاک باشد.

و بعضی به جای اینکه دلشان پاک باشد مغزشان پاک است.

حکم خدا شوخی ندارد.

اصلا لباس مردم چه ربطی به من دارد. لباس مرد را رسانه ملی باید نشان دهد، باید سینما ترویج دهد، باید ستاره ها الگو شوند.

و الگو هم می شوند. ولی نه الگویی که بشود از رویشان چیز جدیدی ساخت چون خود برداشتی از الگوهای دور از فرهنگ ما هستند.

مهم آنست که فلان بازیگر یا بازیکن چه می پوشد، همان رنگ سال و طرح شیک می شود.

و این بازی مد است.

و مد همان اپیدمی خرید نوع خاصی از محصول تولید شده شرکت های دور از فرهنگ ماست.

مد شاید خوب هم باشد. نه مد هیچ وقت خوب نیست. مد یعنی سلطه، یعنی عوام گرایی، یعنی بی ایده ای.

مد یعنی تو نمی توانی برای خودت انتخاب کنی، پس دنبال دیگری باش.

مد و الگو شاید در بعضی جهات با هم هم نتیجه باشند ولی ماهیتشان خیلی با هم متفاوت است.

الگو هویت دارد. حتی الگوهای دور از فرهنگ هم هویت دارند ولی مد هویت ندارد.

مد انتخابی از پیش تعیین شده برای فروش محصولی تولید شده است.

این روزها خیلی چیزها مد شده و خیلی چیزها از مد افتاده.

مثلا عنوانی به نام مردی، درست است هنوز خیلی مردها در جامعه حضور دارند ولی از مد افتاده است.

باید مردی را بهتر بدانیم تا بتوانیم معنی از مد افتادنش را درک کنیم.

شاید یک مرد اول باید غیرت داشته باشد

فتوت داشته باشد

هیبت داشته باشد

اینها را که جمع کنیم ماهیت مرد بودن و مردانگی پیدا می شود.

خوب که می بینیم از مد افتادنش به چشم می آید.

پیرزن با زنبیلی سنگین خیابانی دراز را پیاده می رود و ماشین های مد روز ما با سرعت از کنارشان رد می شوند.

پیرمرد از ایستگاه دماوند تا انقلاب در اتوبوس روی دو پا لرزان خود می ایستد.

معنی زیبایی مردان نزدیک شدن به ظاهر زنان می شود و هکذا...

و این ها جمع می شوند که مردانگی از مد می افتد.

و این از مد افتادن ها زندگی و به قول این عالمان اعلم سبک زندگی را تحت الشعاع قرار می دهد.

و زندگی ها با همین از مد افتادن ها و مد شدن ها از هم می پاشد.

زن ها در جامعه آزادند همانطور که مردان آزادند.

همه می توانند از حقوق کار بهره ببرند ولی امان از آن زمان که کار برای خانم ها مد می شود.

خانم اصغر آقا و احمد آقا و علی آقا شاغلن فقط این خانم آقا رحیم دستش جایی بند نیست؛ خانم اصغر آقا می گفت من ماهی 700 هزار تومن حقوق می گیرم و ماهی 500 تومن شهریه مهد بچه ها رو می دم. صبح ساعت 8 می رن مهد تا ساعت 4 بعد از ظهر...

چه کاری و چه نقشی زیباتر است از مادری.

کار کنید، کار جوهر مرد است نه اشتباه شد کار جوهر مرد و زن است ولی خانواده را از اولویت نیندازید.

زن و مرد خسته از کار برگشته راهی ندارند جز اینکه تلویزیون را روشن کنند و پاندای کنفوکار را برای بچه هایشان بگذارند. تا پاندا خوش ترکیب زیبا و دست و پاچلفتی بشود منجی عالم قصه اش و با اهریمن ستیز کند وقتی لوح محفوظش را می گشاید فقط یک صفحه خالی باشد و در آن مفهوم همه چیز خودت هستی به کودک منتقل شود و بعد از چند سال.... التماسش کن تا خدا را قبول کند. نه .... نمی کند.

چون همه چیز در نظر او خودش است. واین یعنی همه اومانیسم.

و تو بازی را با نتیجه ای بد واگذار می کنی.

ما هم برنامه سازی می کنیم..... بفرمایید شام می شود شام ایرانی.

بعد توی بفرمایید شام فسنجون پخته می شود و توی شام ایرانی بیگ استراناگوف .

انیمیشن هم می سازیم... زیاد.

شکرستان ویژه کودکان با داستان های پند آموز برای بزرگسالان. پر از پیام های و گزاره های اثر بخش. کیفیت اجرا و سبک عالی. مضمون دقیق و کارشناسی شده. مخاطب کاملا معلوم. و قهرمان های افسانه ای.

این روزهای جای خالی داش سیا را احساس می کنم.

امشب دردودل هایم خیلی زیاد است.

دلم می خواهد تا صبح بگویم.

از اینکه پراکنده می رود باز عذر می خواهم ولی همین بر ذهن می گذرد.

باید طرحی نو داد.

نه من.... هر کس می داند و می تواند.

باید از کار آبکی گذشت.

باید از کار سازمانی و مکلیشه ای دور شد.

باید فهمید در سامانه های نشاط ماه رمضان نباید آهنگ رقص آور خواند.

باید فهمید نمایشگاه رسانه های دیجیتال برای طیف خاصی از جامعه نباید باشد

باید فهمید موازی کاری در فرهنگ یعنی بی سروسامانی

باید فهمید عضو فلان بنیاد و فلان انجمن و حق الجلسه و ما بهترینیم از قبل پدر و دوستان کاری در نمی آید.

باید فهمید هر کاری متخصشش را می خواهد.

باید فرهنگ را از نو تعریف کرد.

باید جلوی پول هایی که ناصواب با عنوان کار فرهنگی خرج می شوند را گرفت.

باید وزارت فلان و حوزه هنری فلان و بنیاد فرهنگی فلان را تعطیل کرد و کار را به مردم سپرد.

تا کی عده ای هر عنوانی جشنواره های میلیاردی با صد نفر شرکت کننده برگزار کنند.

تا کی دوستان و آشنایان بی سوادی که نمی توانند در جایگاه های فنی و علمی قرار بگیرند به خاطر مظلومیت فرهنگ مدیر فرهنگی شوند.

تا کی طرح های بچه های زحمت کش به دست واسطه ها دزدیده شود و به بدترین شکل اجرا شود.

تا کی فرهنگ را نفهمیم

تا کی برترین سرمایه مملکت را مفت ببازیم

تا کی ........

خدایا به فریادمان برس

بامداد 27 آبانماه 1392

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۲ ، ۰۲:۲۵
بیژن لطفی

نقد مستندهای انتخاباتی  ریاست جمهوری

اولین مستند انتخاباتی که دیدیم فقط خسته شدیم...

موردی شاید بهتر باشد:

1. نمی دانم این آقایون فکر می کنند ما مشکلات مملکت رو نمی دانیم که می خواهند بروند از کویر بیرونش بیاورند. خوب است آقای جلیلی بداند الان یک کارمند با درآمد متوسط به بالا هم نمی تواند در ایران درست زندگی کند. خود مشکلات مملکت را می دانیم... شما چه راهکاری دارید.

2. شما گمان می کنید آقا احمدی نژاد این حرف ها را نمی زد؟؟؟ بهتر از این ها را می گفت... 

3. می دانید بزرگترین لنگی که دکتر احمدی نژاد زد کجا بود؟؟؟ همین تیم نداشتن.

4. آقای دکتر جلیلی ما فرق تیم و باند را خوب می دانیم(برای یاد گرفتن این مفاهیم واحدها پاس کردیم) خودمان را که نمی خواهیم گول بزنیم. ولی اگر شما فرقش را بهتر از ما می دانی بفرمایید تیم شما کیست؟؟؟ تا ما قدری با ایشان آشنا شویم.

5. آقای دکتر جلیلی به خدا همه این مملکت سیاست خارجه اش نیست... این مملکت گرانی دارد بیکاری دارد... طلاق دارد دارد... اعتیاد دارد.... و خیلی ها که بیایید بنده برایتان با آمار رسمی بیان کنم.

6. به عنوان یک محصل رسانه و فرهنگ تاسف می خورم وقتی می بینم بعضی برای رسیدن به پست از آقا(مقام معظم رهبری) مایه می گذارند.

7. فرق شما و آقای رضایی یا آقای قالیباف در ولایتمداری چیست؟؟؟ معیار سنجشش چیست؟

8. آنچه در این مستند دیدم همان راهی بود که احمدی نژاد پیمود... به کجا چنین شتابان؟؟؟

9. اساتید به ما آموختن انسان در جایگاهی که کسان دیگر لایق ترش باشند نمی نشیند... واقعا شما قبول ندارید که سابقه اجرایی تان خیلی کمتر از دیگران است و حتی تحلیل و عملکرد در بخش های اقتصادی و بعضا سیاسی شان از شما بالاتر است... به خدا باید در بارگاه خدا جوابگو باشیم.

10. خبرنگار امریکایی از شما حمایت می کند؟؟؟ همین برای شما بد است... این مصداق تایید دشمن است... دشمن که دنبال خیر ما نیست که؟

11. نمی دانم برای چه شما راننده ای انتخاب می کنید که از خیابان یک طرفه می رود تا شما بخواهید جلوی دوربین به او تذکر دهید تا خیلی ناشیانه به تصویر کشیده شود؟

12. یک اختلاف نظر اساسی بنده با تفکر بعضی از دوستان شما دارم... شاید نظر شما این نباشد... برای من مهم نیست رییس جمهورم ساک دستی اش را خودش بگیرد یا با پراید رفت و آمد کند... من می گویم رییس جمهورم 10 تا خدمتگذار داشته باشد و بهترین ماشین را سوار شود ولی برای کشور مفید باشد... وقتی مذاکره می رود... نتیجه بگیرد... با خنده که کار درست نمی شود

13. ان خواهر گرامی آمده و رئیس جمهور منتخب احتمالی خود را به قرآن قسم می دهد... انگار نمی دانیم رئیس جمهور باید حکم تنفیذش را از حضرت آقا بگیرد.... آنچنان قرآن مورد استفاده قرار و از رهبری هزینه شد که ثابت کند شما ولایی ترین آدم روی کره زمین هستید.... ولی اگر یک روز کار اجرایی انجام داده باشید باید دیده باشید همیشه آنها که لفظا زیاد ابراز ارادت می کنند در عمل ......

14. اگر خواست خدا بر این بود که شما برمسند ریاست جمهوری بنشینید، بنده از شما خواستارم در عمل به فرمایشات آقا گوش فرا دهید... هر چند که تحلیل حال حاضر بنده این است که شما با ورودتان به انتخابات و تاکید بر نشستن بر این کرسی راه دیگری می روید.

15. به نظرم آمد شما انرژی هسته ایران را دوباره فعال کرده اید... شاید برداشتم اشتباه بوده باشد

16. آقای جلیلی به من بگو برای اقتصاد چه می کنی.... اقتصاد مقاومتی که آرمان است هدف است شعار است... برنامه چیست؟

17. تو را به خدا این گفتمان انقلاب را عمل کنید ... نشان دهید...پیاده کنید.... با حلوا حلوا گفتن که دهن شیرین نمی شود

18. بگذارید آخرش را هم بگوییم... شما باید وزیر و رئیس سازمان بگذارید... شما باید استاندار بگذارید... فرماندار بگذارید.... رئیس بنیاد و .... بگذارید.... شما باید کلی معاون بگذارید.... آقای جلیلی آدم های حسابی زیر پرچم آدم کم تجربه تر از خودشان نمی روند و از نظر مدیریتی این هرم همین طور هر چه پایین تر می رود انسان ها کم تجربه تر می شوند.... در دولت نهم د دهم قحط رجال را دیدیم شما دیگر کاری نکنید که مجبور شوید یک جوان بی یا کم تجربه ای همچون من وزیر شود و معاون اش دانشجو شود و مدیرش دانش آموز و همینطور الی آخر....

19. معاون اول شما کیست؟ وزیر نفتتان؟ وزیر اقتصاد؟ وزیر کار؟.....نروید این راه را...

20. این هم آخرین مورد: آقای دکتر جلیلی اگر نگاهی به قوانین وضوابط کاری کرده باشید می دانید که 3 سال باید تصدی گری کرد تا کارشناس معمولی شوی.. باید سه سال کارشناس باشی تا کارشناس ارشد شوی... بعدش سه سال باید مدیر یا مسئول شوی تا معاون یک سازمان میانی شوی و بعد از سه سال رئیسش شوی تا بتوانی بر مسند مدیریتی یک نهادی در حد وزارتخانه بنشینی تا سه سال بعدش که معاون شوی و اگر کار را بلد بودی وزیر شوی... تو را به خدا این کار را با مدیریت مملکت نکنید.



پینوشت:

حضرت امیر ع فرمودنده اند:

حکمت ۸۳ نهج البلاغه روش برخورد با چاپلوسان : ( به شخصی که در ستایش امام افراط کرد ، و آنچه در دل داشت نگفت ) ، فرمود : من کمترم از آنم که بر زبان آوردی ، و برتر از آنم که در دل داری.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۲ ، ۰۰:۴۶
بیژن لطفی

اگر همچون 4 سال قبل می گذاشتند با هم دعوا کنند بهتر بود از این همه سطحی نگری و مهد کودک بازی

واقعا نمی دانم این آقایانی که نامشان کارشناس رسانه است با چه پشتوانه علمی و یا عقلی تن به چنین برنامه ریزی داده اند؟

مگر از کودک دبستانی سوال می پرسیم که نظرش را در مورد عکس تراکتور در مزرعه می پرسیم...

اصلا در عمق این سوال به دنبال چه می گردیم؟

چقدر سوالات تک پاسخی مشخص که اولی هر چه بگوید بقیه بگویند پرسیده می شود.

آفرین باید گفت به این تیم موفق کارشناسی که نشسته اند و این برنامه را نوشته اند.

کاپ طلایی و مدال افتخار بررایشان کم است اسکار بیاورید.

تو را به خدا این مملکت این همه تحصیلکرده رسانه دارد...

از آنها استفاده کنید.

نظر شما در خصوص فلان چیست؟

اولی: خوب است

دومی خوبتر است

سومی : خیلی خوب است

چهارمی : خوبتر هم می شود

پنجمی: می شود خوبتر

ششمی: خوبترین است

هفتمی: خوب خوب است

هشتمی: از این خوبتر نمی شود

این آن چیزی است که از مناظره امروز دستگیرم شد.

بقیه اش هم که در گفت گوی خبری گفته شده بود.

برنامه طنز نشان می دادید از این بیشتر برداشت می کردیم

حداقل یه نکته اخلاقی دارد

به نظرم کمی هم حرمت این هشت نفر را رعایت نکردید

در یک دقیقه و دو دقیقه و یک کلمه بگویید.....

کمی بازخورد این کارتان را از مردم جویا شوید.

بگذارید به اختیار خود حرف بزنند.

نقد کنند.

ایده بدهند.

این که مناظره نیست؟؟؟

به این گفت و گو می گویند.

اگر هم به صلاح نظام نیست.

کامل تعطیلش کنید.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۲ ، ۲۲:۳۱
بیژن لطفی

برای ما به قول بعضی ها مثلا حزب اللهی ها یه خط قرمزی است که در مقابل هیچکس در آن زمینه کوتاه نمی یایم.
هر کس برای خودش باورها و ارزش هایی دارد که بسته به اهمیت این ارزش ها و باورها سطح گذشت از آنها برای فرد کم و زیاد می شود.
برای امثال من باوری وجود دارد که با هیچ گرانی و گرفتاری وبدبختی و تهدید و ... گذشتن از او وجود ندارد.
چه بسا دوستان عزیزی که به خاطر بعضا بی ادبی یا حتی کم ادبی به این باور از دایره ذهنی ما کلا به تاریخ پیوستند و چه بسیار کسانی که ساعت ها بحث و جدل شنیده اند تا قبول کنند یا بروند عقب و تکشان را بدهند.
اگر انقلابی در سال 57 پیروز شد امامی بود.
اگر جنگی بعد از هشت سال و هشتاد سال حاشیه پیروز شد امامی بود.
اگر موج های سیاسی راه افتاد و تفکرات غربی آمد و تفکرات اسلامی پیروز شد امامی بود.
اگر میری آمد و خیابان ها سوخت و محل رزق مردم غارت شد امامی بود.
و اگر حالا یکی بخواهد آبروی نظام را به خطر اندازد ..... امامی هست.
و این امام همان باور است. خواه سید روح الله خمینی خواه سید علی خامنه ای خواه هر کسی که به حکم شرع بر مسند این انقلاب نشیند.
و ما بارها اعلام کرده ایم که با کسی شوخی نداریم.
حکم فرمان ولی مان در حکم نفس کشیدنمان است. و چه دفاعی می کند آنکس که دشمنش راه نفسش را گرفته باشد.
شاید این حرف برای خردسالی چون من بزرگ باشد ولی اسوه هایم نشان داده اند که تا آخرین خس خس های گلوشان با امامشان بودند.
بگذار زمانش بیاید...
آقای فلان خوب بدان اگر روزی به خاطر همه ندانم کاری ها و بددانم کاری هایت این نظام را از جریان واقعی اش بخواهی خارج کنی این گردن نحیف ولایت گریزان است که زیر پای برهنه همین مستضعفینی که 34 سال پیش گردن کلفت شاه را خورد کرد له خواهد شد.
پس گوش کن.
ما فرمانبرداران بدون چون و چرای ولی مان هستیم.
امر امر ولی است.
بفهم که این وادی وادی سرکشی نیست و هر چه می توانی تواضع کن.
مبادا به خاطر کمترین نگاه و رفتار ما خاطر ولی مان آزرده شود چه رسد که غم بر چهره اش نشیند و از دستان خالی سخن گوید.
شاید روزی من هم شبیه شما شوم.
ولی اگر قرار است این گونه باشد از خدا فقط یک درخواست دارم. اینکه خدایا یک لحظه اجازه زندگی به من مده...
می دانم که بدت نمی آید امثال ما را امتحان کنی پس بگوش باش که ما سخت به گوشیم.
ما هنوز در تفکرات دهه های شصت و قبل از آن به دنبال سنگ ریزه های اروند و گونی های خاکی طلاییه می گردیم. پلاک شهدا را که از شرهانی آورده ایم هنوز در قفسه خانه خود داریم و این سربند یالثارات الحسین است که از اسوه های خود به ارث برده ایم.
جنگ جنگ است چه با دشمن خارجی که حق اسلام را نمی فهمد چه با دشمن داخلی که حق ولایت را نفهمد.
خوب بدان ما شمشیرمان را از روبسته ایم.
بغض هایمان را در زیارت عاشوراها و آل یاسین ها ترکانده ایم و دیگر دلمان برای هیچ دردی جا ندارد. پس بدان که از تیر و زندان و شکنجه نمی ترسیم.
موقعیتمان مشخص است.
هر جا که ولی مان باشد
و حرفمان هم مشخص هرچه که ولی مان گوید.
ما فقط جان داریم و جان می دهیم...
این ها را شما شعار فرض کن ولی ما به حساب اتمام حجت می گذاریم.
بگذار به حساب خود دل خوش باشیم.
کمترین سرباز جان بر کف سید علی
لبیک یا خامنه ای...
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۱ ، ۱۸:۰۰
بیژن لطفی

راهپیمایی در فرهنگ امروز ایران هم نوعی رفتار اجتماعی است و هم به عنوان نمادی از مقاومت و انقلاب اسلامی شناخته می شود. به بیانی دیگر راهپیمایی در ایران را باید نوعی نماد رفتار دانست که از منظری نماد و از منظری رفتار محسوب می شود.

اگر به دنبال ترجمه لاتین این کلمه باشید به کلماتی نظیر rally و یا  March بر خواهییم خورد که هیچکدام معنای راهپیمایی را نمی رسانند.

در معنای لغوی راهپیمایی به معنی راه رفتن و طی کردن مسیر است ولی در اصطلاح معانی مختلفی دارد که از آن جمله می توان به طی کردن مسیری مشترک توسط تعدادی مشخص و قابل توجه از مردم(افراد جامعه) با هدف مشخص و واحد برای بیان دیدگاه و نظری خاص است که حاکمیت با بیان آن دیدگاه به صورت عمومی مخالفتی ندارد و حتی در بعضی مواقع از آن به شدت حمایت می کند.

قسمت آخر تعریف فوق وجه تمایز راهپیمایی با تظاهرات(Demonstrations) را بیان می کند . از همین جاست که می توان تفاوت راهپیمایی را با تظاهرات دانست. در راهپیمایی حاکمیت با بیان دیدگاه افراد به صورت عمومی موافق نیست و حتی در موارد کاملا مقابل آن طرز فکر قرار دارد.

اکثر تظاهرات ها در مخالفت با دولت ها و حکومت ها شکل می گیرد. وقتی که اقدامات دولت موجبات نارضایتی مردم را به وجود بیاورد مخالفان با تجمع و طی کردن مسیری مشترک با دادن بعضا شعارها و یا بروز رفتارهای خاص اعلام انزجار و مخالفت خود را از تصمیم و اقدام حاکمیت و در بعضی موارد از ماهیت حاکمیت را نشان می دهند.

اما در راهپیمایی حاکمیت نقش تعیین کننده در برپایی این حرکت ها دارد. هرچند عنوان راهپیمایی مردمی باشد و تسهیل در برگزاری و همچنین مدیریت کلان حرکت بی شک مورد حمایت و کمک دولتمردان و صاحبان مناصب است.

چه بسا که برای برگزاری یک راهپیمایی نمادین هزینه های هنگفتی صورت می گیرد که با جمع کردن سرمهره ها و مهره ها مردم را برای بیان هدفی خاص به خیابان ها می کشاند. در کشورهای خارجی بیشتر از این مدل راهپیمایی برای نشان دادن و اعلام وجود احزاب استفاده می شود ولی آنچه در کشور ما برپا می شود نتیجه تظاهراتی است که قبل از انقلاب برای سرنگونی حکومت پهلوی صورت می گرفت.

نتیجه تظاهرات هایی که در زمان پهلوی از طرف مردم و با مدیریت تفکرات امام خمینی ره صورت می گرفت این بود که مردم همیشه در صحنه بعد از انقلاب برای بیان شادی و حضورشان به خیابان ها بیایند.

ادامه دارد...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۲۱ بهمن ۹۱ ، ۲۳:۱۸
بیژن لطفی

نشستم دارم شبکه چهار می بینم

یه برنامه داره به نام ققنوس

فراستی نشسته و علی معلم به همره وحید جلیلی

یه صندلی راحتی گذاشتن. 

باید بیای ببینی این برادرمون چطور طوی این صندلی دراز کشیده است.

اون یکی داره حرف می زنه این یکی می پره توی حرفاش و این روند همینطور ادامه پیدا می کنه....

اصلا به من چه؟

ولی بحثم اینه که ما خودمون هنوز در رفتارهامان نمی توانیم فرهنگ را رعایت کنیم چطور می خواهیم در خصوص ارزش ها و نمادهای فرهنگ یک کشور  نظریه پردازی کنیم.

بس است.

به خدا خسته شدم

از اقدامات بی فکر و برنامه از این همه ندانم کاری و کارهای موازی...

خودم هم دارم در این جریان و دریای مواج غرق می شم.

قرار نیست اتفاقی بیافتد برای این فرهنگ کهن.

به نظرم بهتره اول بریم قدری رفتار خود را درست کنیم و بعد بیاییم....

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۱ ، ۲۳:۰۱
بیژن لطفی

یه مجموعه درست کردن به نام وابسته و هر روز بعد از بیست و سی نشون می دن.

توی این برنامه هر چیزی که تا حالا نشون ندادن و نگفتن دارن نشون می دن.

یهو کازینو نشون می دن. یهو فوحش میدن.

امشب هم نه گذاشته و نه برداشته از زبان اسدالله علم داره خاطرات می خونه می گه اون شاه(منظور محمدرضا پهلوی) فقط گ.....اد بازی در می اورد.

آخه خدا وکیلی این حقشه برای خراب نشون دادن خرابی های یه نفر بیای همه چیزو خراب کنیم.

پای این برنامه بچه نشسته، جوون نشسته و اصلا مردم نشستند.

این چه وضع برنامه سازیه؟

قبول

ما هم قبول داریم که شاه بد بود. بد کرد. بد رفت .

 ولی هرچه بود بخشی از تاریخ این مملکت است.

به راحتی با آب بی آبرویی تاریخ را نشویید.

شاه فلان کاره بود و بهمان کاره بود گفتنش به این صورت صحیح نیست.

آقای صدا وسیما یه کمی بیشتر برنامه هایتان را بازبینی بفرمایید...



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۱ ، ۲۱:۲۸
بیژن لطفی

شاخسی:

شاخسی آیینی است مختص آذری زبان ها که به گفته خودشان منظور از شاخسی شاه حسین گویان است.

در روز عاشورا از ابتدای صبح دسته های عزاداری با تجمع در مقابل تکیه ها و مساجد آماده راه اندازی دسته می شوند.

این دسته ها که بیشتر در اردبیل و شهرهای اطرافش وجود دارند با چوب های رنگ شده بزرگی که در دست دارند وبه صورت هماهنگ بالا و پایین می روند به صورت دودمه (ایراد و جواب) اذکاری را می گویند که نظم و هیبت خاصی به دسته می دهد.

بزرگی آغاز می کند و می گوید:

شاخسی و بعد افراد حاضر در دسته اول با هم و هماهنگ می گویند شاخسی و در جواب دسته دوم می گویند واخسی و همینطور اذکار گفته می شوند. که به این مراسم نمادین اصطلاحا شاخسی و یا همان شاه حسین گویان

دسته اول :                               دسته دوم :

شاخسی                                  واخسی

حیدر                                      علی

شهید                                     امام

مظلوم                                    حسین

الفدا                                      کربلا

البته از یکی از دوستان آذری شنیدم که لزومی بر چوب دست گرفت نیست و این آیین بدون چوب هم برگزار می شود.

با آرزوی سلامتی برای همه نوکرای  اهل بیت و رونق هرچه بیشتر خیمه اباعبدالله...

منبع: مصاحبه و تحقیق میدانی

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۱ ، ۱۲:۰۴
بیژن لطفی

هر که به هر کی بودن  فعالیت های عرصه فرهنگی

در حوزه فرهنگی هر کس هر کاری دوست داره می کنه...

فلان ارگان شهدای هسته ای می گیره

فلان نهاد شهدای اتمی می گیره

فلان دستگاه سوختگان دانش می گیره

بالاخره هر کس دستش می رسه یه عنوان می سازه و یه دبیرخونه و یه فراخوان و یه تعداد شرکت کننده همین جوری می شه همایش و جشنواره و میلیون ها تومن پول بیت المالی که به عنوان کار فرهنگی خرج می شه.

بعد توی جاهای دیگه: همه می یان یه پولی رو جمع می کنن می ذارن توی بانک بعد با سود اون هر سال میلیاردی به بهترین های واقعی جایزه می دن و این می شه که اولین هاشون تا صدمین ها پیش می ره.

ولی توی کشور ما همه اولین ها مون اولین می مونن. مگر چندتا جشنواره که اونا رو هم اسم فجر و انقلاب نگه داشته.

خلاصه دلم از دسن این برنامه های صدمن یه غاز خونه

بعضی وقتا فکر می کنم منم درگیر همین سیستم شدم.

ولی تا جایی که بتونم مقابل برنامه های کیلویی و بدون هدف می ایستم.

به خدا دیشب از دیدن تیزر یکی از همین جشنواره ها خیلی ناراحت شدم. از بس که مبتدیانه و ناجور بود.

تا کی این روند ادامه خواهد داشت؟

خدا می داند



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۱ ، ۱۱:۰۰
بیژن لطفی