حرف هایی بر ای نشنیدن

فرهنگ را بشناسیم، فرهنگ را دوست داشته باشیم

حرف هایی بر ای نشنیدن

فرهنگ را بشناسیم، فرهنگ را دوست داشته باشیم

حرف هایی بر ای نشنیدن
پیام های کوتاه
آخرین نظرات

۵۵ مطلب با موضوع «دردودل» ثبت شده است

هر چند نسل این رسانه کم و سن و سال( منظورم همین وبلاگ هاست) در حال منقرض شدن است ولی بعضی موارد سر زدن به این صفحات قدیمی خالی از لطف نیست.
امروز دقیقا یک سال از پایان نامه ما می گذره و ما به خاطر یه سری کار روزمره نتونستیم به اون بپردازیم ولی به لطف دوستان توی این هفته تصمیم گرفتیم تا تمومش کنیم.
موضوعش اینه:
بررسی تاثیر شبکه های اجتماعی در میزان مشارکت سیاسی دانشجویان
موردمطالعه:
انتخابات ریاست جمهوری 92

خیلی درگیرش شدم خیلی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۳ ، ۰۸:۵۹
بیژن لطفی

نمی دونم چرا دلم هیچی نمی خواد...

شاید این هم نوعی بیماری نا شناخته باشه. ولی هر چی فکر می کنم این چیزی که دلم می خواد چیه نمی دونم.

فقط می دونم توی عرصه فرهنگ خیلی هامون داریم غلط می ریم و نتیجه اش می شه یه تحول فرهنگی غلط که بیشتر به انحراف نزدیکه و ما کوری با تمدن هزاران ساله مورد فرهنگ پذیری از کشورهایی می شیم که عمرشون حتی سه رقمی هم نمی شه.

بعد فلان احمق می شه رییس فلان دستگاه فرهنگی که جا داره آدم به خاطرش خودشو بذاره لای در.

همین.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۳ ، ۱۳:۱۰
بیژن لطفی
در عرصه موسیقی گویا نمی شود به کسی علاقمند شد.
شاید هم ما خیلی از قافله عقبیم.
رفتم سایت علیرضا قربانی رو ببینم اگر آهنگ جدیدی داره دانلود کنم می بینم صفحه اول عکسشونه با یه خانم بی حجاب. بعد می بینم آقای قربانی دارن با ایشون می خونن... مست و خراب.....مست و خراب.
چی بگم واللا.
اینم یه جوریه دیگه. البته این یه کم از یه جور بیشتره چون این آقایون چهره هستن و کارای اینا معیار عمل خیلی ها قرار می گیره.
یادم نمی ره پارسال عید یکی از این شبکه های سیما چند ساعت ایشون رو برد روی آنتن.
چندتا از اینا باید تولید بشه تا یکی به فکر بیافته باید روی هنر و فرهنگ کار کارشناسی کرد، نمی شه با جایزه و دعوت و تطمیع نظر کسی رو به ویژه هنرمند رو تغییر داد.
وقتی به این باور برسه حجاب غلطه، به باورهای دیگه هم می رسه.
منتظر باشید.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۳ ، ۰۹:۰۹
بیژن لطفی

حاج آقای پناهیان حرف های زیبایی می زنه.

یه جلسه ای می گفت مادر همه بدی ها و زشتی ها حسده.

حسد به معنی اینکه چرا من نه؟

چرا برا من نه؟

چرا به من نمی دن؟ و ....

واقعا بعضی از این اطرافیان ما چقدر ..... هستند

خدایا این خصلت بد رو از من و دوستانم بگیر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۲ ، ۰۹:۱۵
بیژن لطفی

هر چی فکر می کنم بعضی جاها تا یه اندازه ای می شه کار کرد. شاید همه جاها اینجوری باشه.

بالاخره به یه جایی می رسی که هر چی گاز می دی؛ هیچ حرکتی نمی کنی و درجا می زنی.

هم بنزین می سوزونی و هم خودتو خسته می کنی.

من خیلی زود خسته می شم.

خودم بهتر از هر کس می دونم که این زود خسته شدن اصلا خوب نیست ولی .... کم می آرم. شایدم فکر می کنم زود خسته می شم، چون:

وقتی می بینم چطور یه آدمی که نه شعور داره و نه فهم و نه دانش؛ داره کاری رو انجام می ده که صدای همه رو دراورده ناراحت می شم.

وقتی همه به کارهای هم کار دارن ناراحت می شم.

وقتی که نفع مشترک بد رو می بینم ناراحت می شم.

وقتی تشویق بی جهت رو می بینم ناراحت می شم.

وقتی جوان بااستعدادی رو می بینم که به خاطر یه لقمه نون و بله قربانگویی از انگیزه افتاده، ناراحت می شم.

وقتی می بینم که اون کسی که کار نداره با اون که کار داره فرقی نداره ناراحت می شم.

وقتی برای هدایت یه کار مهم یه آدم بی سواد می ذارن، ناراحت می شم.

وقتی لحن بد و بی ادبانه غیر اداری بعضی رو می بینم، ناراحت می شم.

وقتی می خوام برای چندتا کارمند یه کار جدید انجام بدم تا کمی خوشحال بشن؛ بهم می گن: فلانی برا خودش زور می زنه، ناراحت می شم

وقتی تاثیر کم بعضی برنامه ها رو می بینم و تذکر می دم و اتفاقی نمی افته، ناراحت می شم.

وفتی می گم وظایف هر کس مشخص بشه و بهم می خندن؛ ناراحت می شم.

وقتی در کاری تمام توانم رو می ذارم و آخرش بهم با یه نامه توهین می کنن؛ ناراحت می شم.

وقتی توی صورتم بهم می گن: وضع مالیت خوبه شده(به معنی دزدی کردی) ؛ ناراحت می شم

وقتی ناراحت می شم، خسته می شم.

وقتی خسته می شم به بالا نگاه می کنم و دوباره می گم درست می شه ان شاالله

بعدشم می رم خونه...در کنار محمدحسین و مادرش(خونواده ام) خستگیم در می ره و خدارو شکر می کنم.

بازهم می شه کار کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۲ ، ۱۱:۱۸
بیژن لطفی

نگاهی به تغییرات ساختاری در دست انجام در بنیاد ادبیات داستانی

از کوچ جوایز ادبی به بنیاد ادبیات داستانی تا نام‌های مطرح برای مدیریت جدید

این خبری بود که دیروز منتشر شد...
نمی دانم چرا ما اولیه ترین اصول مدیریت را هم رعایت نمی کنیم.
یکی بیاید به این آقایون بزرگوار بگوید برای نتیجه گرفتن یک نفر در مدیریت یک سازمان؛ از بزرگ تا کوچک, باید حداقل 3 سال به او زمان داد.
یک سال فلانی
یک سال فلانی
یک سال تعلیق
حالا هم یکی بیاد رییس بشه
هیچ وقت یادم نمی رود اون موقع ها وقتی هنوز اساسنامه بنیاد با تمام تلاش های محمود سالاری (مدیر عامل وقت بنیاد) هنوز تصویب نشده بود چطور با تمام تلاش کار می کرد.
هیچ کس نفهمید در اولین همایش بانوان داستان نویس چه اتفاقی افتاد و چقدر داستان نویسان خانم از این اقدام استقبال کردند.
هیچ کس نفهمید بنیاد با حضور در بیش از 10 استان چگونه از داستان نویسانشان تقدیر کرد و بانک اطلاعاتی داستان نویسان جوان را تهیه کرد
هیچ کس نفهمید بنیاد چطور با 4 نفر نیرو ده ها اثر از نویسندگان برتر داستان کشور تهیه کرد
و خیلی هیچ کس های دیگر
که خیلی ها با چندین طبقه ساختمان و 30 . 40 نفر کارمند راه به جایی نبردند.
با تمام ارادتی که به این آقایانی که اسمشان در این خبر به عنوان گزینه های مطرح آمده؛ دوست داشتم حداقل اسم آقای سالاری را در این فهرست می دیدم.
یک روز در زمینه فرهنگ متوجه خواهیم شد که مدیرخوب بودن فقط بله قربان گویی نیست و باید ایده داشته باشی. 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۲ ، ۰۹:۳۳
بیژن لطفی

من موندم چرا بعضیا خودشونو توی همه موضوعات صاحبنظر و کننده می دانند.

خدایی اون دنیا نمی تونید جواب بدید...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۲ ، ۱۳:۲۲
بیژن لطفی

بعضی از این همایشارو که می دیدم با خودم می گفتم این چه وضعشه چرا این مسءولین این آقایون رو برای دبیری همایش انتخاب می کنن، مگر بهترش نیست.

دیدا در این زمینه به نتایجی رسیدم که گفتنش رو حتی در خلوت هم برخودم جایز نمی بینم

چون دبیر دبیره و هر که با او در افتاد ور افتاد  ور افتاد ، مثل بعضی قراردادها و بعضی کارشکنی ها.

این روزها برام زیاد دعا کنید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۲ ، ۱۳:۰۲
بیژن لطفی

دکتر رضایی سره کلاس سازمان ها و نهادهای فرهنگی می فرمودن که این مسءولین فرهنگی دقیقا جا مانده هایی از پست ها و سمت های تخصص محورانه و کارشناسی هستند که رییس هر مجموعه در جهت ناراحت نشدنشان آنها در عنوان معاون فرهنگی و مدیرکل فرهنگی انتخاب کرده است.

یعنی چی؟

یعنی من می شم رییس یه سازمان.

پسرخاله ام یارفیقم یا همسایه مادرخانمم ، فوق دیپلم آبیاری لیوانی داره.

نمی تونم بزارمش مسءول مالی یا یا معاون فنی یا آی تی.

پس می ذارم معاون فرهنگی یا مسءول روابط عمومی....

کمی توی اطرافیانتون ملاحظه کنید و لطفا در صورت صدق یا کذب این ادعا نظر بفرمایید...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۲ ، ۰۶:۴۳
بیژن لطفی

در راستای حضور فعالانه دستگاه های فرهنگی در شبکه های اجتماعی اولین حرکت را در محل کار خودم شروع کردم.

امیدوارم به نتیجه و هدف دلخواه نزدیکم کند.

در اولین قدم ها

یک آیدی در گوگل پلاس راه اندازی شد به عنوان

+labbayk.ir

یک کانال در آپارات راه اندازی شد به آدرس

http://www.aparat.com/labbayk.ir

یک آیدی در شبکه اجتماعی زمزم ساخته شد با نام

labbayk.ir

و همچنین یک وبلاگ و صفحه در بیان یا همان بلاگ به آدرس

http://labbaykk.blog.ir/

از چشمام داره خون می باره

هرچه که فکر می کنم برای امروز بسه

از همه فعالان عزیز شبکه های اجتماعی یاری می طلبم

کمی هم خسته ام

.....

حالا نکته اش اینه که همکارات فکر کنن داری پای اینترنت بازی می کنی

ه

براتون دعا می کنم...برام دعا کنید

این به اون در

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۲ ، ۱۵:۵۸
بیژن لطفی