حرف هایی بر ای نشنیدن

فرهنگ را بشناسیم، فرهنگ را دوست داشته باشیم

حرف هایی بر ای نشنیدن

فرهنگ را بشناسیم، فرهنگ را دوست داشته باشیم

حرف هایی بر ای نشنیدن
پیام های کوتاه
آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ماه عسل» ثبت شده است

نقد منصفانه 

مقدمه:از حق نگذریم امسال از سال گذشته و حتی سالی که آقای جوهرچی مجری بود به مراتب زیباتر بود. شاید اول باید از احسان علیخانی تشکرکنیم. ولی انتخاب سوژه ها و اجرا از بخش های قابل تقدیر امسال ماه عسل بحساب می آید.

و اما نقد منصفانه:

از نظر فرم: تکرار شکل و ماهیت یک برنامه شاید اگر خوب اجرا شود به نظر نیاید ولی برنامه ماه عسل بعد از چند سال به خاطر همزمانی ( منظور پخش در ماه رمضان است ) و شکل یکنواخت برنامه ( یک مجری و یک داستان روایی ) مخاطب را خسته می کند... ولی مهارت علیخانی در روایت خواهی از میهمانان برنامه اش این تکرار را از بعضی مخاطبان می گیرد. شاید زمان آن رسیده است که تنوعی در شکل و فرم برنامه داده شود.


از نظر داستان: هدفم پرداختن به داستان ها و روایت های قسمت های مختلف برنامه نیست ولی بعضی برنامه های امسال ارزش زمان پرداخته شده به آنها را نداشت . برای مثال برنامه شب 28 رمضان را بتوان نام برد. آقای فرزین و معصومه خانم شاید الگوی موفقی برای یک زندگی عاشقانه نتوانستند باشند و شایند در اصل نبودند. 

شاید بعضی حرکات و صحبت های آنها را تصنعی دیدند و بعضی به لحن ها و نوع صحبت ها خوشحال نشدند. بگذریم. منظور این است که در لابلای داستان ها و روایت های زیبایی که گفته می شد هر چه به روزهای آخر برنامه نزدیک تر می شدیم انگار از اهمیت و تاثیر گذاری داستان ها کاسته می شد.


از نظر هدف: یکی از اهداف اصلی هر برنامه جذب حداکثری مخاطب است. وقتی برنامه مخاطبانش بیشترباشند بی شک تاثیرش در جامعه بیشتر است. نتیجه های اخلاقی و اجتماعی که علیخانی از داستان ها می گرفت و به مخاطبانش منتقل می کرد قابل چشم پوشی نیست ولی هدفی انگار در ذهن میهمانان برنامه ها و شاید بیشتر برنامه های آخر ایجاد شده که به سمت نیازمندپروری و تکدی گری نوین می رود. 

ما  مستاجریم دیالوگ تکراری برنامه های ماه عسل شده است. بهتر است بگویم من این روحیه را نپسندیدم. حداقل نباید یک خانواده بیاید و برای خودش بخواهد  ...اگر به نمایندگی عده ای آمده اید برای همه بخواهید.


از نظر طراحی صحنه: استادی داشتیم که می گفت اگر قرار باشد شاعر به شعرش الصاق شود که شعر شعر نیست... آنچه در طراحی صحنه دیدیم نیم دایره ای گردان بود که متاسفانه در چرخشش مشکل و گیر داشت. حکمت چراغ ها و رنگ مشکی راهم اگر طراحش بگوید خوب است. ولی در کل خیلی بهتر از این می توانست باشد.


از نظر نور و صدا: نور بسیار اشکال داشت تا آنجا که بعضی روزها رنگ سفید کاملا از بین می رفت و ... نور کمی که بر زمین می تابید و روشنش می کرد با اصل طراحی صحنه موافق نبود. هرچه صدای علیخانی بلند بود صدای میهمانان کوتاه و خف بود. البته به این نتیجه از باب استرس میهمانان هم می شود پرداخت.


از نظر تیتراژ: اگر قرار است تیتراژ بخش کنند یا نکنند تصمیم بگیرند... بهتراست اول برنامه باشد تا آخرش چون سنخیتی با  اذان ندارد. مگر اینکه هنرمندانه تر پرداخته شود که نمونه اش موجود است و بعد به اذان منتقل شود. سال گذشته در نبود علیخانی نوشتم جای خالی علیخانی در ماه عسل ولی امسال می خواهم بنویسم جای خالی علیزاده در ماه عسل.


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۲ ، ۲۰:۰۳
بیژن لطفی

عادت شده که هر سال به بهانه ماه رمضان شبکه سه یک ساعت قبل از اذان را به برنامه ای به نام ماه عسل می دهد که موضوعش تا کنون برای من ناشناس و شاید خیلی متنوع بوده است.

اجرای خوب علی خانی باعث شد که این برنامه با استقبال بی نظیر مردم قبل از افطار مواجه شود

این روند ادامه داشت تا آنجا که انتخاب خوب موضوعات و هدایت خوب مجری باعث می شد که بعضا برنامه های تهیه شده توسط مردم از سیما فیلم خریداری می شود و به عنوان یک یادگار در آرشیو بصری خانواده باقی بماند.

طبق معمول، صدا و سیما با علی خانی به مشکل بر خورد قرار بر این شد که مجری دیگری بیاید و اجرای این برنامه را به عهده بگیرد. یکی از این مجری ها حسن جوهرچی بود که اجرا آن برنامه ماه عسل را در سال 89 به یک برنامه منزوی تبدیل کرد و بخش عمده مخاطبانش را از بین برد.

سال گذشته گویا مشکل پیش آمده با آقای علی خانی رفع شد و دوباره هدایت این برنامه پر طرفدار به او سپرده شد که بی شک باید یکی از موفقیت های برنامه ماه عسل شمرد شود. چرا که ماه عسل هم مخاطبین گذشته را بازگرداند و هم هواداران خود را بیشتر کرد.

امسال هم دوباره مشکل با علی خانی پیش امد.

جوان بلند قد و خوشگل با لباس های رنگارنگی در تلویزیون پیدا شد.

اولش سنگینی برنامه در نگاه و حرکاتش پیدا بود ولی به تدریج این سنگینی از بین رفت و مجری جوان ما گمان کرد هرچه بی پرده تر و .... تر با مهمان برنامه صحبت کند بهتر است.

برای بعضی مخاطبان این نحوه صحبت کردن او نوعی نوآوری به حساب امد ولی بعضی ان را جز کوچک کردن مهمان برنامه ندانستند.

تا انجا که کار از استفاده ضمیر تو گذشت و به شوخی های بی ادبانه و بعضا ناراحت کننده رسید.

هر بار برنامه را دیدم تصمیم گرفتم مطلبی را در این خصوص بنویسم ولی به هر دلیلی که خدا نکرده از روی حسادت و یا تحلیل غلط نباشد از نوشتن صرفنظر کردم.

تا امشب که شب شهادت امیر المومنین است و مهمان برنامه حاج آقا طباطبایی و خانواده بزرگوارشان است.

حاج اقا صحبت می کند. مجری با لحن بی ادبانه وسط حرف او سوال می پرسد؟ چرا اینجوریه؟ خودتون اشتباه نکردین؟ این مملکت ..... و خیلی دیگر

صبر می کنم.

یکی از نوه های حاج آقا وارد صحنه شده است. بدون سلام کردن از او سوال می پرسد...

نوه حاج آقا حیا می کند. سلام می کند. و اگر شما هم دیده باشید. ناراحت می شود.

به خدا بهتر است حرمت یک روحانی پیر شده در انقلاب نگه داشته شود.

بهتر است با یک دکتر بالا رتبه با احترام صحبت شود . به خدا بی حرمتی و صمیمت ظاهری و جذب مخاطب به این شکل اشکال دارد....

به کجا چنین شتابان.

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۹۱ ، ۲۰:۱۷
بیژن لطفی