حرف هایی بر ای نشنیدن

فرهنگ را بشناسیم، فرهنگ را دوست داشته باشیم

حرف هایی بر ای نشنیدن

فرهنگ را بشناسیم، فرهنگ را دوست داشته باشیم

حرف هایی بر ای نشنیدن
پیام های کوتاه
آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شبکه چهار» ثبت شده است

الگوسازی چیست و الگو کدام است؟

نماد را چگونه بشناسیم؟

نماد را چگونه بسازیم؟

و سوالاتی از این دست که به حمد خدا از ذهن مسئولین و دست اندرکاران فرهنگی ما رد نمی شود.

مهم این است که کاری کرده باشی.

اگر هم کسی پیدا شود و بخواهد نقد منصفانه ای کند می گویند حرف نزن مگر نمی بینی این اولین کاری است که در این حوزه می شود.

باید نگویی البته درستش نباید بگویی است.....

آقایان طراح و هزینه پرداز فرهنگی لطفا توجه کنید تنها گذاشتن عکس یک شخصیت کارتونی روی جلد دفتر نمی تواند کشش مورد نیاز را در مخاطب که در این مورد کودکان و نوجوانان هستند را به وجود آورد.

کمی با خود بیاندیشید که چه می شود بن تنی ساخته می شود یا حداقل از قاب تلویزیون خود نگاهی به باب اسفنجی بیاندازید.

بنده مثل گذشته از همه مسئولین فرهنگی تقاضا و حتی خواهش می کنم وقتی تصمیم به کاری می گیرند اندکی در خصوص آن مطالعه کنند.

رستم زمانی برای فرزند ما الگو می شود که شناخته شده باشد، ممیز باشد.

نمی شود 50 شخصیت کارتونی را روی جلد دفاتر برد و در ذهن انگاشت که بالاخره از یکی شان خوششان می آید.

غلط است.

برویم به دنبال اینکه چه می شود که فرزندمان باید روی لباس هایش و حتی روی جورابش عکس مردعنکبوتی باشد...؟

کمی تامل کنیم.

باید قهرمان و قهرمان سازی را شناخت.

اینها مقدمه دارد. روش دارد.

ما هنوز نتوانسته ایم یک شخصیت کارتونی و یا عروسکی موفق بسازیم و یا اگر ساخته ایم مقطعی و کم بهره بوده است.

شخصیت هایی که تولید کرده ایم را نیز نمی توان قهرمان و الگو قرارداد.

الگو امداد رسان است

رهایی بخش است

توانمند است

نه نادان و کم فهم و غیرعادی به سمت منفی

الگو باید خودش از قوه ماهوی و خارق العاده ای برخوردار باشد.

کمی به این حرفها باندیشیم...

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۲ ، ۰۸:۵۷
بیژن لطفی

نشستم دارم شبکه چهار می بینم

یه برنامه داره به نام ققنوس

فراستی نشسته و علی معلم به همره وحید جلیلی

یه صندلی راحتی گذاشتن. 

باید بیای ببینی این برادرمون چطور طوی این صندلی دراز کشیده است.

اون یکی داره حرف می زنه این یکی می پره توی حرفاش و این روند همینطور ادامه پیدا می کنه....

اصلا به من چه؟

ولی بحثم اینه که ما خودمون هنوز در رفتارهامان نمی توانیم فرهنگ را رعایت کنیم چطور می خواهیم در خصوص ارزش ها و نمادهای فرهنگ یک کشور  نظریه پردازی کنیم.

بس است.

به خدا خسته شدم

از اقدامات بی فکر و برنامه از این همه ندانم کاری و کارهای موازی...

خودم هم دارم در این جریان و دریای مواج غرق می شم.

قرار نیست اتفاقی بیافتد برای این فرهنگ کهن.

به نظرم بهتره اول بریم قدری رفتار خود را درست کنیم و بعد بیاییم....

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۱ ، ۲۳:۰۱
بیژن لطفی