حرف هایی بر ای نشنیدن

فرهنگ را بشناسیم، فرهنگ را دوست داشته باشیم

حرف هایی بر ای نشنیدن

فرهنگ را بشناسیم، فرهنگ را دوست داشته باشیم

حرف هایی بر ای نشنیدن
پیام های کوتاه
آخرین نظرات

۲۷ مطلب در خرداد ۱۳۹۱ ثبت شده است

خدا می داند هدف طعنه زدن نیست ...

صدایمان نمی رسد. می گوییم اگر کسی صدایش می رسد بگوید.

www.adabiatdastani.ir

این سایت یک بنیاد در حد ملی ملی است 
سایتی که اگر ببینید خودتان قضاوت می کنید محتوایش چقدر برای فرهنگیان عزیز و داستان نویسان ارزشمند است ولی متاسفانه به هر دلیلی از بهمن ماه تا کنون کسی سری به آن نمی زنید
نه اینکه بازدیدکننده نداشته باشد
اتفاقا بازدیدکننده دارد ولی به روز نمی شود
در این جهاد سایبری ما نه تنها سنگر نمی سازیم بلکه سنگر ها را خراب می کنیم
یکی به داد این سنگر سایبری فرهنگی برسد.
(مخاطب خاص)
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۱ ، ۲۱:۳۷
بیژن لطفی
آشنایی با کتاب شهید مفقودالاثر،شاهرخ ضرغام/همراه با بخشی از خاطرات

...گوینده عراق هم می گفت ما شاهرخ، جلاد حکومت ایران را کشتیم! ...اثری از پیکر شاهرخ نیافتیم . او شهید شده بود. شهید گمنام. از خدا خواسته بود همه را پاک کند. همه گذشته اش را. می خواست چیزی از او نماند. نه اسم ،نه شهرت،نه قبر و مزار و نه هیچ چیز دیگر.
کتاب «شاهرخ حر انقلاب اسلامی» به تازگی توسط گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی در بهار 89 منتشر شده است. این کتاب با قلمی روان و ساده به بیان خاطرات مربوط به سردار شهید مفقود الاثر، شاهرخ ضرغام از شهدای فدائیان اسلام می پردازد. گردآورندگان در مقدمه این کتاب اشاره می نمایند؛ «قصد ما بر این بود که زندگی این ره یافته وصال و این سردار بی مزار و این پهلوان شجاع را که نزدیک به سه دهه از پروازش به آسمان می گذرد، بی کم و کاست بیان کنیم.»
شاهرخ
شهید ضرغام در یکم دیماه سال27 دیده به جهان گشود و پس از سی و یک سال زندگی پر فراز و نشیب در روزهای اولیه جنگ،در جبهه دشتهای شمالی آبادان و در هفدهم آذر سال 59 به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
روایت زندگینامه شهید، از تحولی روحی و معنویِ شهید ضرغام در جریان حوادث قبل از انقلاب تا انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی حکایت می کند. تحولی که ریشه در مفاهیم و معارف عمیق اسلام دارد و بازگشت به خویشتن و توبه نصوح را برای هر انسانِ طالبِ حقیقت بازگو می کند. در این رابطه در مقدمه کتاب با اشاره به آیات آخر سوره فرقان آمده است: «شاهرخ را به راستی می توان مصداقی کامل برای این آیه قرآن(کسی که توبه کند و ایمان بیاورد و کار شایسته انجام دهد، اینها کسانی هستند که خدا بدیهایشان را به خوبی تبدیل می کند) معرفی کرد. چرا که او مدتی را در جهالت سپری کرد. اما خدا خواست که او برگردد. داستان زندگی او، ماجرای حُر در کربلا را تداعی می کند.»
در زیر به خاطره مفقود شدن پیکر مطهر شهید اشاره می شود:
***
شاهرخ
شهید ضرغام قبل از دوران انقلاب
***
نیروی کمکی نیامد. توپخانه هم حمایت نکرد. همه نیروها به عقب آمدند. شب بود که به هتل رسیدیم .
آقا سید( شهید سید مجتبی هاشمی- جانشین جنگهای نامنظم) را دیدم، درد شدیدی داشت. اما تا مرا دید با لبخندی بر لب گفت: خسته نباشی دلاور، بعد مکثی کرد و با تعجب گفت: شاهرخ کو؟
بچه ها در کنار جمع شده بودند. نفس عمیقی کشیدم و چیزی نگفتم. قطرات اشک از چشمانم سرازیر شد ،سید منتظر جواب بود. این را از چهره نگرانش می فهمیدم.
کسی باور نمی کرد شاهرخ دیگر در بین ما نباشد. خیلی از بچه ها بلند بلند گریه می کردند. سید را هم برای مداوا فرستادیم بیمارستان. روز بعد یکی از دوستانم که رادیو تلویزیون عراق را زیر نظر داشت سراغ من آمد نگران و با تعجب گفت: شاهرخ شهید شده؟ گفتم چطور مگه؟ گفت: الآن عراقی ها تصویر جنازه یک شهید رو پخش کردند. بدن بی سر او پر تیر و ترکش و غرق در خون بود.
سربازان عراقی هم در کنار پیکرش از خوشحالی هلهله می کردند. گوینده عراق هم می گفت ما شاهرخ، جلاد حکومت ایران را کشتیم!
***
شاهرخ
دستگیری سران منافقین در سال 58
***
دیگر نتوانستم تحمل کنم، گریه امانم نمی داد. نمی دانستم چه کار کنم. بچه های گروه پیشرو هم مثل من بودند. انگار پدر از دست داده بودند. هیچکس نمی توانست جای خالی او را پر کند. شاهرخ خیلی خوب بچه های گروه را مدیریت می کرد و حالا!
دوستم پرسید: چرا پیکرش را نیاوردید؟ گفتم: کسی آنجا نبود. من هم نمی توانستم وزن او را تحمل کنم. عراقی ها هم خیلی نزدیک بودند.
مدتی بعد نیرو های عراقی از دشتهای اطراف آبادان عقب نشینی کردند. به همراه یکی از نیرو ها به سمت جاده خاکی رفتیم. من دقیق میدانستم که شاهرخ کجا شهید شده. سریع به آنجا رفتیم.
خاکریز نعل اسبی را پیدا کردم. نفربر سوخته هم سر جایش بود با خوشحالی شروع به جستجو کردیم. اما خبری از پیکر شاهرخ نبود. تمام آن اطراف را گشتیم. تنها چیزی که پیدا شد کاپشن شاهرخ بود. داخل همه چاله ها را گشتیم. حتی آن اطراف را کندیم ولی!
***
شاهرخ
مادر بزرگوار شهید ضرغام، که در مرداد ماه سال 88 دعوت حق را لبیک گفتند
***
دوستم گفت: شاید اشتباه می کنی، گفتم نه، من مطمئنم. دقیقاً همینجا بود. بعد با دست اشاره کردم و گفتم. آنطرف هم سنگر بعدی بود که یک نفر در آنجا شهید شد. به سراغ آن سنگر رفتیم. پیکر آرپی جی زن شهید، داخل سنگر بود .
پس از کلی جستجو خسته شدیم و در گوشه ای نشستیم . یادش از ذهنم خارج نمی شد.
فراموش نمی کنم یکبار خیلی جدی برای ما صحبت کرد. می گفت: اگر فکر آدم درست بشه ،رفتارش هم درست می شه. بعد هم از گذشته خودش گفت ،از اینکه امام چگونه با قدرت ایمان ،فکر امثال او را درست کرده و در نتیجه رفتارشان تغییر کرده .
***
شاهرخ
***
اثری از پیکر شاهرخ نیافتیم . او شهید شده بود. شهید گمنام. از خدا خواسته بود همه را پاک کند. همه گذشته اش را. می خواست چیزی از او نماند. نه اسم ،نه شهرت،نه قبر و مزار و نه هیچ چیز دیگر. اما یاد او زنده است. یاد او نه فقط در دل دوستان ،بلکه در قلوب تمامی ایرانیان زنده است. او مزار دارد. مزار او به وسعت همه خاکهای سرزمین ایران است.
او مرد میدان عمل بود .او سرباز اسلام بود . او مرید مام بود .شاهرخ مطیع بی چون و چرای ولایت بود و اینان تا ابد زنده اند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۱ ، ۱۲:۳۸
بیژن لطفی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۱ ، ۱۱:۱۷
بیژن لطفی
مرحوم حاج اسماعیل دولابی از علمای برجسته و از بزرگان اهل معرفت، درخصوص انتظار فرج تمثیل زیبائی دارند که نقل آن آموزنده است.
آن مرحوم می فرمایند:پدری چهار تا بچه را گذاشت توی اتاق و گفت این‌جا‌ را مرتب کنید تا من برگردم
خودش هم رفت پشت پرده. از آن‌جا نگاه می‌کرد می‌دید کی چه کار می‌کند، می‌نوشت توی یک کاغذی که بعد حساب و کتاب کند

...

یکی از بچه‌ها که گیج بود، حرف پدر یادش رفت. سرش گرم شد به بازی. یادش رفت که آقاش گفته خانه را مرتب کنید
یکی از بچه‌ها که شرور بود شروع کرد خانه را به هم ریختن و داد و فریاد که من نمی‌گذارم کسی این‌جا را مرتب کند
یکی که خنگ بود، ترسید. نشست وسط و شروع کرد گریه و جیغ و داد که آقا بیا، بیا ببین این نمی‌گذارد، مرتب کنیم
اما آنکه زرنگ بود، نگاه کرد، رد تن آقاش را دید از پشت پرده. تند و تند مرتب می‌کرد همه‌جا را
می‌دانست آقاش دارد توی کاغذ می‌نویسد
هی نگاه می‌کرد سمت پرده و می‌خندید. دلش هم تنگ نمی‌شد. می‌دانست که آقاش همین ‌جاست
توی دلش هم گاهی می‌گفت اگر یک دقیقه دیر‌تر بیاید باز من کارهای بهتر می‌کنم
آن بچه‌ شرور همه جا را هی می‌ریخت به هم، هی می‌دید این خوشحال است، ناراحت نمی‌شود
وقتی همه جا را ریخت به هم، آن وقت آقا آمد
ما که خنگ بودیم، گریه و زاری کرده بودیم، چیزی گیرمان نیامد. او که زرنگ بود و خندیده بود، کلی چیز گیرش آمد
زرنگ باش. خنگ نباش. گیج نباش
شرور که نیستی الحمدلله. گیج و خنگ هم نباش
نگاه کن پشت پرده رد آقا را ببین و کار خوب کن
خانه را مرتب کن، تا آقا بیاید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۱ ، ۰۹:۴۸
بیژن لطفی

دشمنان دنیاى ما، دشمنان آخرت ما، دشمنان عزت ما، دشمنان نظام جمهورى اسلامى، از نقاط ضعف ما استفاده میکنند؛ از حس شهوت ما، از حس غضب ما، از قدرت‌طلبى ما، از علاقه‌ى ما به جلوه‌فروشى و خودنمائى؛ باید مراقب باشیم. بانوان عزیز هم باید مراقب باشند، دخترهاى جوان هم باید مراقب باشند.

 

13910223 4019806 446x150 بریده صوتی درد و دل اخیر امام خامنه ای درباره اوضاع حجاب در کشور/ مراقب باشیم استکبار  از تمایل ما به جلوه فروشی استفاده نکند

انا اعطیتاک الکوثر بنر دیدار امام خامنه ای با مداحان در سالروز ولادت حضرت زهرا

 

این زندگى میگذرد؛ لذات و سختى‌هایش همه به طرفةالعینى میگذرد. شما در دوره‌ى جوانى، این حرف را درست نمیفهمید. انسان در دوران جوانى خیال میکند دنیا ثابت است، ساکن است، همیشه همین جور است؛ به سن ما که رسیدید، یک نگاه میکنید، مى‌بینید دنیا عجب سریع میگذرد؛ چشم به هم میزنید، گذشته. خب، آن طرف: «و انّ الدّار الأخرة لهى الحیوان»؛(۷) زندگى و حیات، آنجاست. «ذلک الّذى یبشّر الله عباده»(۸) – که امروز در آیات کریمه میخواندند – بشارتهاى الهى آنجاست. هم براى آنجا، هم براى حفظ عزت کشور و پیشرفت کشور، وضع حجاب را، وضع عفاف را، وضع تقیدات و پایبندى را خانمها باید مراقبت کنند؛ این وظیفه است. خودنمائى و جلوه‌فروشى، یک لحظه است و آثار سوء آن براى کشور، براى جامعه، براى اخلاق، حتّى براى سیاست، آثار مخرب و ماندگار است؛ در حالى که ملاحظه‌ى عفاف، ملاحظه‌ى حدود شرعى در رفتار و حرکات بانوان، اگر چنانچه سختى‌اى داشته باشد، سختىِ کوتاهى است، اما آثارش، آثار عمیق و ماندگارى است. خود خانمها خیلى باید مراقبت کنند مسئله‌ى حجاب را، مسئله‌ى عفاف را؛ وظیفه‌ى آنهاست، افتخار آنهاست، شخصیت آنهاست.

 

حجاب مایه‌ى تشخص و آزادى زن است؛ برخلاف تبلیغات ابلهانه و ظاهربینانه‌ى مادیگرایان، مایه‌ى اسارت زن نیست. زن با برداشتن حجابهاى خود، با عریان کردن آن چیزى که خداى متعال و طبیعت پنهان بودن آن را از او خواسته، خودش را کوچک میکند، خودش را سبک میکند، خودش را کم‌ارزش میکند. حجاب وقار است، متانت است، ارزشگذارى زن است، سنگین شدن کفه‌ى آبرو و احترام اوست؛ این را باید خیلى قدر دانست و از اسلام باید به خاطر مسئله‌ى حجاب تشکر کرد؛ این جزو نعمتهاى الهى است.

برای فایل صوتیش به اینجا رجوع کنید:http://www.ammarname.ir/link/11777

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۱ ، ۰۹:۱۸
بیژن لطفی

 

 

 

  

 

 

 

 

 قالَ الامام علی النقی علیه السلام :  

 الْهَزْلُ فکاهَةُ السُّفَهاءِ،  

وَ صَناعَةُ الْجُهّالِ   

امام علی النقی علیه السلام :
مسخره کردن و شوخى هاى - بى مورد - از بى خردى است  

و کار انسان هاى نادان مى باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۱ ، ۰۹:۱۶
بیژن لطفی
از سوی دادگاه انقلاب؛

احکام دادگاه چهار عضو جریان انحرافی صادر شد

من خودم نمی دونم این جریان انحرافی چیه یا کیه...؟

حکم بدوی چهار تن از اعضای جریان انحرافی، صبح امروز از سوی شعبه 15 دادگاه انقلاب صادر شد.
به گزارش خبرنگار سیاسی مشرق، حکم بدوی چهار تن از اعضای جریان انحرافی، صبح امروز، یکشنبه از سوی شعبه 15 دادگاه انقلاب صادر شد.
"ع. پ"، مدیر سابق منطقه آزاد اروند، به جرم دریافت رشوه به 10 سال حبس تعزیری و انفصال دائم از خدمات دولتی، دو سال حبس به جرم اختلاس، پرداخت 800 میلیون ریال جزای نقدی و 74 ضربه شلاق و همچنین دو سال حبس جداگانه به علت تحصیل مال نامشروع، محکوم شد.

بر اساس این گزارش "ع. م" مدیر سابق منطقه آزاد ارس نیز به جرم اختلاس به هفت سال حبس تعزیری و انفصال دائم از خدمات دولتی و 74 ضربه شلاق، رد مال اختلاس‌شده و همچنین به جرم جعل مدرک تحصیلی دانشگاه آزاد اسلامی به سه سال حبس محکوم شد.

همچنین مهندس "و" از مرتبطین جریان انحرافی و از مدیران یکی از مناطق آزاد تجاری کشور نیز به جرم اختلاس به هشت سال حبس تعزیری، انفصال دائم از خدمات دولتی، 74 ضربه شلاق و جریمه نقدی محکوم شد.

"م. ه" از مسؤولان دولتی نیز به جرم تحصیل مال نامشروع به دو سال حبس تعزیری و رد اصل مال به مبل 600 میلیون ریال محکوم گردید.

این احکام در دادگاه بدوی صادر شده است و حق اعتراض برای متهمین در دادگاه تجدید نظر محفوظ می باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۱ ، ۰۹:۱۳
بیژن لطفی