ادبیات نمایشی بخشی از فرهنگ ما
* چگونه روند شکلگیری بنیاد ادبیات نمایشی پیش رفت؟
- ابتدا قرار شد که اساسنامهای بنویسیم و مجوزهای یک بنیاد ملی از شورای عالی انقلاب فرهنگی دریافت بشود. در کنار آن هم فعالیتهای بنیاد را شروع کردیم به تعریف کردن یک سری فعالیتهایی که خلاش را در مسیر فرهنگ و هنر احساس میکردیم، به عنوان کارهای عملیاتی آنها را ارائه کردیم. این مسیر با هم پیش رفت، در حال حاضر آن اساسنامه و آن ماده واحده آماده ارائه به شورای انقلاب فرهنگی است. از این طرف هم یک سری فعالیت حودمان را که زیر نظر معاونت هنری میتوانستیم انجام دهیم، شروع کردهایم. خبری شدن ماجرا از آنجایی آغاز شد که میتوانستیم در فاز دوم کار، وارد بشویم.
* این بنیاد با چه هدفی شکل گرفت؟
- انگیزه اعتلای ادبیات نمایشی کشور، اشاعه آن با هدف ایجاد و حمایت از تشکلها و برنامهریزی برای همدلی بین آنها، حمایت از حقوق مادی و معنوی پدیدآورندگان آثار نمایشی (من خودم جزء کسانی هستم که به این هدف خیلی علاقهمندم برای آنکه خیلی پیش میآید در این حوزه که حق و حقوقی ضایع بشود)،ترویج فرهنگ اصیل ایرانی بر اساس اهداف فرهنگی مندرج در قانون اساسی جمهوری اسلای ایران با التزام به رعایت مقرارت موضوعی کشوری و ضوابط حاکم. بنابراین اهداف بنیاد منتهی به تولید متون و حمایت از افرادی است که متن نمایشی تولید میکنند. گاهی از این افراد حقی ضایع میشود و دستشان هم به جایی بند نیست، و ما میخواهیم به لحاظ حقوقی این جایگاه را بنیاد دارا باشد. تاکید میکنم ما قرار نیست که آقابالاسر جایی باشیم و یا خدای نکرده قیم مآبانه بخواهیم بگوییم آقا این را بنویس و این را ننویس. ما در حوزه آموزش در کل کشور میخواهیم وارد شویم. استعدادیابی کنیم و حمایت از متون تولیدی. در کشور ایران ما جشنوارههایی داریم که برای آن متون زیادی تولید میشود که فقط تعداد محدودی امکان اجرا مییابند برای همین درصدد هستیم تمام متون تولیدی را در جایی نگهداری کنیم تا دانشجویان و علاقهمندان از آنها استفاده کنند. این بانک اطلاعات نمایشنامه تمام متون سراسر کشور را تحت پوشش قرار خواهد داد. در این سی سال جشنواره فجر تعدادی متن کار شده و تعداد زیادی بوده که کار نشدهاند این متون الان کجاست؟
* مشارکت نمایشنامهنویسان در فعالیتهای این بنیاد چگونه است؟
ما در درجه اول یک هیئت علمی برای بنیاد در نظر داریم. بدیهی است که این هیات علمی از اساتید فن و رشته ادبیات نمایشی خواهند بود. نکته دیگر این است که توفیق این را داشتهام خودم در این حوزه شاگردی کردهام و درس خواندهام. من خودم رشتهام ادبیات نمایشی است و با دلمشغولی آدمهای این حوزه آشنا هستم. فکر میکنم این کار فوقالعاده تخصصی است. تخصصاش هم فقط در یک رشته نیست. نمایشنامهنویس به همه حوزهها وارد میشود. او به حوزه تاریخ، سیاست، روانشناسی، جامعهشناسی و... وارد میشود. بنابراین ما اینجا یک هیئت علمی تعریف کردهایم، اگر این افراد توسط معاونت هنری تایید بشوند، میآیند تا بنیه علمی ادبیات نمایشی را تقویت بکنیم. ما در کشور بخشهای اجرایی به اندازه کافی داریم آنچه که کار علمی ناب و خالص است، در اینجا نیاز هست. کار علمی را فقط در تکنیک نمایشنامهنویسی نمیبینیم. اگر نمایشنامهنویسی بهترین تکنیکها را داشته باشد اما در حوزههای دیگر سواد کمی داشته باشد تبدیل به یک آدم تکبعدی میشود. همه تلاشمان این است که هیئت علمی اینجا تقویت بشود، ما لینکمان با نمایشنامهنویسان از این کانال برقرار خواهد شد.
* آیا برای این مشارکت تعریفی هم وجود دارد؟
ما هنوز در فاز صفر و فاز راهاندازی هستیم اما این بدیهی است که باید افقها معلوم باشد. ما یک بیانیهای مبتنی بر فرمایشات مقام معظم رهبری نوشتهایم برای شورای عالی انقلاب فرهنگی. بعضی از این فرمایشات برای سالهای دوری است، مربوط به سال 72 یا 77 میشود. اینها را اگر مبنا بگذاریم و با این نگاه جلو برویم. ما میتوانیم از بسیاری بضاعتهای هنری مملکت بهرهمند بشویم. ایشان میفرمایند: من عقیدهام این است که در زمینه هنر، به خصوص هنرهای نمایشی، ما واقعا نیاز داریم. از طرفی هم آدم میبیند حقا و انصافاً استعدادهای خوبی هست، همهاش مربوط به دوران انقلاب است، و مربوط به قبل از انقلاب نیست. در این زمینهها استعداهای خیلی خوبی هست که باید هم پرورش پیدا کنند. تا شما نسل جوان و نو با اعتقادات صحیح و با دید صحیح و مذاق دینی به طور کامل وارد این کارها نشوید، هنر نمایش چه سینما و چه تئاتر آن اعتلای لازم را در کشور پیدا نخواهد کرد. ملاحظه میفرمایید که به ما میگویند این استعدادهای بعد از انقلاب است که شما میتوانید ازش استفاده بکنید. ما هم به هر حال رسالتی داریم. وقتی ما رها میکنیم بحث آموزش را، وقتی رها میکنیم نمایشنامهنویسان و فقط به تکنیسینهای آن بها میدهیم، و به دیگر جوانب آن نگاه نمیکنیم، شاید ما به یک تعداد آدم محدود بشویم، و تلاشمان این است که در کارگاههای آموزشی که تعریف کردهایم غیر از دروس تکنیکی که مختص هنر نمایش است، دروس دیگری را هم آموزش بدهیم. مثلا هنرجویی که میآید اینجا؛ باید فلسفه هم بخواند، و فلسفه اسلامی هم گذاشتهایم. نمیشود نمایشنامهنویس از این مسائل و مفاهیم دور باشد. جای دیگری ایشان میفرمایند: هنرهای نمایشی خیلی مهم هستند. ابعاد تاثیرگذاری و فرهنگسازی هنرهای نمایشی خیلی وسیع است و امروز ما به عنوان ملتی که چون زنده است، چون حرف دارد، چون احساس هویت وجود میکند، دشمنیهای بزرگی هم دارد، مواجهیم با دشمنیهایی که از راههای مختلف، به شیوههای مختلف، از جمله به شیوه استفادههای هنری و بیش از همه هنر نمایش. این نشان میدهد ما به عنوان یک ملت زنده و به عنوان یک مجموعه که در دنیا حرفی برای گفتن داریم، هدفی داریم، چقدر باید روی مساله هنرهای نمایشی اهتمام بورزیم و سرمایهگذاری مادی و معنوی کنیم.
شما این جمله را بگذارید در کنار دستمزدهایی که بچههای نمایشنامهنویس میگیرند. اصلن اینها با هم فاصله دارد در حالیکه ایشان میگوید باید سرمایهگذاری مادی و معنوی بکنیم. اگر نویسنده ما از لحاظ مادی تامین شود حتما راحتتر اندیشهاش را هم بروز خواهد داد. حتما به مسائل بزرگتر و جهانیتر نیز فکر خواهد کرد. متاسفانه این بالانس معکوس است، سینما جای خود، من تئاتر را عرض میکنم. دستمزدها قابل قیاس نیست.
یکی از مسائل نمایشنامهنویسان هنوز هم مساله حقالتحریرهاست که باید سروسامانی بگیرد.
بدیهی است! الان ما بحثی به نام قرارداد تیپ داریم. بازیگر میگوید که قرار تیپ آ تومان است اما من آ به اضافه ب میگیرم که بیایم بازی کنم. نمایشنامهنویسی که آن متن را نوشته و بیست تا سی بازیگر، کلی تماشاچی، یک ماه سالن پر مخاطب را دارد با اندیشه خودش راهبری میکند، نمیتواند همچین چیزی را بگوید. هنوز این جایگاه برای این آدم به معنای واقعی شناخته شده نیست. ما باید از این صنف حمایت کنیم و اگر در بخش خصوصی از این افراد حمایت نمیشود، ما وظیفه داریم که از آنان حمایت کنیم. ما که میگویم به معنای نظام است چون بر اساس حرف خودم آن را نمیگویم. من عین فرمایشات مقام معظم رهبری را خواندم. سرمایهگذاری مادی و معنوی باید در این بخش بکنیم. اینها کارهای زمین مانده است و شاید هم بگویم کار مغفول است. اگر بشود این حرفها را بزنیم و بخشی از حقوق این دوستان استیفا بشود، این تازه بخشی است که به عنوان حق اینها میدهیم، آن بخشی را که از حق اینان ضایع میشود، اصلا یک کار دیگر است. مثلا نوشتهای سرقت میشود دیگر جای خود دارد.
* کپیرایت در سطح کشور را چگونه برای جلوگیری از سرقتها رعایت خواهید کرد؟
ما بانک نمایشنامهای درست میکنیم که علاقهمندیم آثار نویسندگان، اعم از اینکه مجوز میگیرد یا نمیگیرد، در اینجا ثبت شود. این را عین فیلمنامهای که در خانه سینما ثبت میکنند، ثبت میکنیم، به نام خودش با خلاصه داستان. بعد هر جا دوست دارد آن را ببرد. هر زمان هم به مناقشهای رسید، نسخهای که ما اینجا آن را ثبت کردهایم برای ما حجت است. توصیهام این است همه نویسندگان برای جلوگیری از اتفاقات و تبعاتش به ما مراجعه کنند.
* شهرستانیها به چه شکل میتوانند اقدام کنند؟
از طریق سایت. همچنین انجمنهای نمایشی سراسر کشور را برای این منظور فعال خواهیم کرد. اگر احیانا نویسندهای نتوانست از طریق سایت اقدام کنند، انجمنهای نمایشی متون را برایمان ارسال کنند.
* حمایت معنوی به چه شکلی خواهد بود؟
ما سه دوره کارگاه آموزشی، مقدماتی، متوسط و پیشرفته- تعریف کردهایم که در کنار آنها، در دوره پیشرفته یک سری نویسنده بزرگ داریم الان تکنیکها را واقفاند نیاز هست به آنها خوراک داده شود. نیازهای جامعه به آنها القا شود. سفر بروند.الان نویسندگانی داریم که خود ایران را به درستی ندیدهاند. واقعیتی است! اگر از سیستان و بلوچستان به سمت چاهبهار حرکت کنید، میبینید که چقدر فرهنگها پوششها و گویشها متفاوت میشوند. نویسندهای که در تهران نشسته و فقط مردم اینجا را میبیند، معلوم است که رنگ و لعابی در کارش نیست. علاقهمندیم این اتفاقات هم بیفتد. حالا شاید حرفهایی است که خیلی آرمانی است. شاید ما طوری ترسیم میکنیم که نتوانیم به آن برسیم. باید کسانی بیایند و راه را ادامه بدهند تا این افقها به دست بیاید. اینها نگاه ماست و کارهایی است که علاقهمندیم انجام بدهیم. این همه جشنواره تئاتر و فیلم در سراسر ایران برگزار میشود، چند درصد از نویسندههای ما به این جشنوارهها میروند؟ من احترام به همه مدیران میگذارم اما این معنایش این نیست که فقط آنها باید بروند به جشنواره، بلکه باید این امکان برای نویسندههای ما نیز فراهم بشود. ما در حوزه ادبیات نمایشی چه فعالیتی میکنیم، آیا میتوانیم بگوییم ما اثری نداریم که به درد ترجمه بخورد. به این کسی اعتراف میکند، باید گفت: این ظلم به نمایشنامهنویسان است. ظلم است که بگوییم هیچ کدام به درد ترجمه نمیخورد. از آن طرف چرا این کار را نمیکنیم؟ اینها کارهای زمین مانده است که اگر بتوانیم انجام بدهیم خیلی حُسن است.
ترجمه متون ایرانی به زبانهای دیگر هم جزء برنامهیتان است؟
بله! بازتاب دهنده اندیشه ماست. بالاخره ما از آثار بزرگان ادبیات این مملکت نمیخواهیم اسم بیاورم. شاید بعضیهایشان هم الان به رحمت خدا رفته باشند. اینها بازتاب دهنده فرهنگ ما و باورهای ماست. بیان هنر فریاد هنرمندان این مملکت است. ما یکی از کارهایی که شروع کردیم بازتولید یک سری متون است. جزء تعهداتی است که خدمت آقای شاهآبادی دادم، این بود که برای مجموعه 50 اثر را از آثار گذشته، از دهه 20 و 30 بررسی میکنیم، و امسال این آثار را تولید مجدد میکنیم. بعد هم اینها را سی دی میکنیم و میفرستیم استانها. نسلی که آنجا دارد تئاتر کار میکند ممکن است متن نداشته باشد. به عنوان متن اینها را بردارد و کار کند. درست است که تئاتر هنر دیداری است، اما ما از حواشی این هنر که میتواند بسیاری از بیماریهای روانی و یا ناهنجارهای رفتاری را درمان کند، استفاده کنیم. یک گروه هم اینکه متنی را بخوانند خودش یک کار فرهنگی است حالا اگر به اجرا هم برسانند زهیسعادت! اگر به جشنواره برسانند چه بهتر. از خود این هنر به عنوان ابزار جامعهشناسانه و روانشناسانه، استفاده کنیم. جوانی که روی صحنه حرف میزند، هیچ چیزش درست نشود، حرف زدنش درست خواهد شد. حالا به بازیگر شدن منتهی شود یک گام به جلوست. اینها کار فرهنگی است. من یادم هست در دهه 60 در کانونهای فرهنگی مساجد فعالیتهای اجرایی داشتند. شما ببینید چند تا مجموعه نمایشنامه سوره و بچههای مسجد چاپ شده است. یکی از تعهدات ما این است و حق-التالیف این متون هم به نویسندگاناش تعلق میگیرد. این کارها سالهای قبل چاپ شده، و الان در دسترس نیست و برخی از اینها اجرا شده و برخی اجرا هم نشده است.
چقدر از فعالیت شما مربوط به حوزه چاپ و اجرای متون میشود؟
ما متونی را به عنوان تولید در نظر داریم، و متونی را در بازتولید مدنظر داریم. این متون تولیدی فقط در حد تولید است و اصلن به اجرا شدناش فکر نکردهایم. ما آنها را به انجمنهای هنرهای نمایشی ارائه میکنیم، حقالتایف نویسنده را هم پرداخت میکنیم. هیئت علمی یکی از وظایفاش همین انتخاب آثار برای اجرا و چاپ است. اگر هم یک گام پایینتر است، ما آن را به شکل سیدی ارائه بکنیم. ما تعهدمان امسال 50 متن است.
بازتولید متون یک حرکت شایسته است که معرف جایگاه ادبیات نمایشی ماست، این توجه به بازتولید از کجا میآید؟
این دغدغه خود من بود. به دلیل اینکه بعد از انقلاب فاصلهای بین نویسندگانی که بودهاند با نسل جدید افتاده است. ما مدتی آثار نویسندگان قدیمی به دستمان نمیرسید، یا در کتابخانهها بود. در دهه 60 یک سری نشریات بود که در آنها نمایشنامه چاپ می-شد، این نشریات الان در دسترس نیست و حالا درصدد هستیم که این متون را که قبلن اجرا یا چاپ شدهاند، در دسترس علاقهمندان امروز قرار بدهیم. برخی از این نویسندگان الان رفتهاند سراغ کارهای دیگری. در دهه 70 هم چنین متونی هست. ما گاهی اوقات یادمان میرود که بیش از سی سال از انقلاب گذشته و جوان سی و یکساله وقتی این آثار در دهه شصت و هفتاد چاپ میشده، و اجرا میشده است، ندیدهاند. الان وظیفه ماست که باید اینان را برای مردم دوباره احیا کنیم و نگذاریم برای نسلهای جدید فراموش بشوند. این گردگیری در حوزه فرهنگ و ادبیات نمایشی ماست که باید این اتفاق بیفتد که در مجموع مبارک است.
چقدر دغدغهیتان این است که ادبیات نمایشی ایران جهانی بشود و در این راه گام بر میدارید؟
دوست ندارم حرفهای بزرگ بزنم. فکر میکنم هنر مثل آب جاری میماند که راه خودش را پیدا میکند. اگر ما جاری بودناش را کمک کنیم. اگر کمکاش هم نکنیم و این آب جاری باشد و چشمه هم جوشان باشد، این آب راه خودش را پیدا میکند و میرود. کار ما این است که سنگ و صخرهها را از پیش آن برداریم که سرعت رفتناش بیشتر بشود. به نظرم مجریان و مدیران فرهنگی کارشان صاف کردن جادههاست. هنرمندان راه خودشان را پیدا میکنند. بالاخر آثار ما میرود. گاهی اوقات راه باریک است و کند میرود، و بعضی اوقات هم راه فراخ است و با سرعت میرود. مشروط بر آن¬که چشمه را جوشان نگه داریم اگر چشمه خشک بشود، آب یک دفعه میایستد. چشمه باید مدام آب داشته باشد، نمیشود برایش سد زد. دیر یا زود هنر ما به این مرحله خواهد رسید. همچنان که در تلویزیونهای دنیا برخی از سریالهای ما واقعا پر بیننده است. مگر میشود تئاتر نجیب، پاک و اخلاقی ما در دنیا مشتری نداشته باشد. تئاتری از یک فرهنگ فرهیخته، دنیا دنبال همچین چیزی میگردد.
در زمینه آموزش و داد و ستدهای فرهنگی در سطوح بینالمللی آیا برنامهای پیش روی دارید؟
حقیقت را بگویم، جزء برنامههای ما اعلام نشده، اما علاقهمندی ما این است. واقعن علاقهمندم بتوانیم اینجا کارگاهی برگزار کنیم در سطح یک جهانی و همه هنرمندان ما بیایند، بنشینند و از این کارگاه استفاده کنند. در فاز صفر تا سه که تعریف کردهایم فعلا چنین چیزی نیست. فاز صفر فاز راهاندازی است. فاز یک برگزاری کارگاهها و استقراریابی است. فاز دوم به همین ترتیب. سنگ بزرگ علامت نزدن است، ما سنگ بزرگ برنداشتهایم.
در زمینه استعدادیابی چه میکنید؟
ما دو مسیر را تعریف کردهایم. یکی در حوزه دانشگاهها، ما دانشجویان خوبی داریم و فعال که رشتههای مختلف را میخوانند ضمن آنکه در زمینه ادبیات نمایشی هم فعال هستند. حتا حوزههای علمیه که دومین گروه هستند. ما آدمهایی داریم که در تاریخ اسلام دغدغه دارند. نمایشنامه میخواهند بنویسند. در ماه محرم و فاطمیه گروههایی داریم که کار مذهبی میکنند. اینها هم باید در عرصه فرهنگ باشند. ما تلاش میکنیم در این دو شاخه استعدادیابی کنیم. الان فراخوانمان آماده است و یک تعداد از علاقهمندان را پیدا میکنیم. اینها را آرام آرام به خودمان وصل کنیم. ما در طبقه پایین این ساختمان فضایی را برای 50 تا 60 نفر آماده کردهایم، تا کارگاههایمان همین جا برگزار بشود. ما از آقای حسین فتاحی خواهش کردهایم برای مبانی داستاننویسی بیاید. این یکی از کارهای ماست. در فاز بعدی جشنوارههاست که آثار زیادی فرستاده میشود، ما در آنجا رصد میکنیم از میان آثار نمایشی که اجرا نمیشوند، ممکن است دو تا استعداد تازه بیابیم. شاید در اجرا زمین خورده باشد اما متن از اندیشه و ساختار درستی برخوردار باشد. ضمن اینکه ما کارگاههای استانیمان را در حد دو روزه و سه روزه برگزار میکنیم.
چه جشنوارهای را مد نظر دارید؟
جشنواره پرده اول که برای کسانی است که اولین نمایشنامه خود را نوشتهاند. در کل کشور شاید تعدادشان هم زیاد نباشد اما آرام آرام میتواند تبدیل به یک حرکت در خور تامل شود.
آیا تجلیل و توجه به پیشکسوتان ادبیات نمایشی هم مدنظرتان است؟
بله ما در تمام جشنوارههایی که برگزار میشود، به تجلیل از تمام پیشکسوتان خواهیم پرداخت چه آنهایی که اسم و رسمی دارند و چه آنهایی که سالها برای دلشان کار کرده و اسم و رسمی هم پیدا نکرهاند، ما به احترام این همه سال تلاش از آنها تجلیل میکنیم. پیشکسوتهای ما یک تعدادشان تکنسینهای خوبی هستند، یک تعدادشان عاشقهای خوبی هستند. باید همه را در کنار هم ببینیم. در کنار جشنواره پرده اول بزرگداشت از پیشکسوت هم مدنظرمان است. در آنجا آثارشان را دوباره معرفی میکنیم.
ارتباط بنیاد با انجمنهای غیردولتی و صنفی مانند خانه تئاتر چگونه است؟
ما با همه مراکز تخصصی در ارتباط خواهیم بود، به محض اینکه اینجا فعالیت رسمی و حقوقیاش و ثبتاش انجام بشود، سراغ همه خواهیم رفت و ازشان تقاضا مند کسب تجربهشان خواهیم بود. اساسن بحثمان علمی است و میخواهیم این هنر ارتقاء بیابد. هر آنکس که دغدغهاش مثل ماست و معتقد به آرمان جمهوری اسلامی است و زیر پرچم قرار میگیرد و عنادی با این تفکر ندارد، ما خدمتاش میرسیم و پیشاش زانو میزنیم و ازش طلب کمک خواهیم کرد فارغ از اینکه آن آدم در جبهه ما میگنجد یا نمیگنجد.
چقدر برایتان پژوهش اهمیت دارد؟
فعلن در برنامه نداریم اما در فازهای بعدی حتمن باید بخشی از فعالیتمان را به آن اختصاص دهیم. الان آنقدر کار زمین مانده داریم که فعلن ترجیح میدهیم آنها را انجام بدهیم و بعدا باید به پژوهش هم بپردازیم که لازمه کار است.
نکته پایانی؟
مقام معظم رهبری در جایی فرمودهاند: یک زمانی یک روز در این دنیا کسانی بودند که از گفتن بسمالله و از بردن نام اسلام، خجالت میکشیدند. ما آمدیم اسلام را در دنیا سکه رایج شاه عباسی کردیم، خجالت بکشیم از اینکه بگویم تئاتر اسلامی میخواهیم. چرا اعلام نمیکنند چرا گفته نمیشود که ما در هنرهای نمایشیمان و در دانشگاه و در فلان برنامه کارگردان مسلمان میخواهیم. به این معنا تصریح شود که ما میخواهیم کارگردان مسلمان، فیلمنامهنویس مسلمان و بازیگر مسلمان درست کنیم. ما فضای جامعه را اصلاح میکنیم. این فرمایش مال 24/9/1378 است. پیامبر هم فرمود: قولو لاالهالاالله تفلحوا. برای مسلمانی هم شرط گذاشتند. ما هم در این چهارچوب در خدمتیم.