حرف هایی بر ای نشنیدن

فرهنگ را بشناسیم، فرهنگ را دوست داشته باشیم

حرف هایی بر ای نشنیدن

فرهنگ را بشناسیم، فرهنگ را دوست داشته باشیم

حرف هایی بر ای نشنیدن
پیام های کوتاه
آخرین نظرات

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «برنامه های فرهنگی» ثبت شده است

در راستای حضور فعالانه دستگاه های فرهنگی در شبکه های اجتماعی اولین حرکت را در محل کار خودم شروع کردم.

امیدوارم به نتیجه و هدف دلخواه نزدیکم کند.

در اولین قدم ها

یک آیدی در گوگل پلاس راه اندازی شد به عنوان

+labbayk.ir

یک کانال در آپارات راه اندازی شد به آدرس

http://www.aparat.com/labbayk.ir

یک آیدی در شبکه اجتماعی زمزم ساخته شد با نام

labbayk.ir

و همچنین یک وبلاگ و صفحه در بیان یا همان بلاگ به آدرس

http://labbaykk.blog.ir/

از چشمام داره خون می باره

هرچه که فکر می کنم برای امروز بسه

از همه فعالان عزیز شبکه های اجتماعی یاری می طلبم

کمی هم خسته ام

.....

حالا نکته اش اینه که همکارات فکر کنن داری پای اینترنت بازی می کنی

ه

براتون دعا می کنم...برام دعا کنید

این به اون در

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۲ ، ۱۵:۵۸
بیژن لطفی

هر که به هر کی بودن  فعالیت های عرصه فرهنگی

در حوزه فرهنگی هر کس هر کاری دوست داره می کنه...

فلان ارگان شهدای هسته ای می گیره

فلان نهاد شهدای اتمی می گیره

فلان دستگاه سوختگان دانش می گیره

بالاخره هر کس دستش می رسه یه عنوان می سازه و یه دبیرخونه و یه فراخوان و یه تعداد شرکت کننده همین جوری می شه همایش و جشنواره و میلیون ها تومن پول بیت المالی که به عنوان کار فرهنگی خرج می شه.

بعد توی جاهای دیگه: همه می یان یه پولی رو جمع می کنن می ذارن توی بانک بعد با سود اون هر سال میلیاردی به بهترین های واقعی جایزه می دن و این می شه که اولین هاشون تا صدمین ها پیش می ره.

ولی توی کشور ما همه اولین ها مون اولین می مونن. مگر چندتا جشنواره که اونا رو هم اسم فجر و انقلاب نگه داشته.

خلاصه دلم از دسن این برنامه های صدمن یه غاز خونه

بعضی وقتا فکر می کنم منم درگیر همین سیستم شدم.

ولی تا جایی که بتونم مقابل برنامه های کیلویی و بدون هدف می ایستم.

به خدا دیشب از دیدن تیزر یکی از همین جشنواره ها خیلی ناراحت شدم. از بس که مبتدیانه و ناجور بود.

تا کی این روند ادامه خواهد داشت؟

خدا می داند



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۱ ، ۱۱:۰۰
بیژن لطفی

در پی سلسله ابداعات صدا و سیما این بار شاهد سخنرانی حاج آقایی بودیم که در سمت چپ پایین کادر تصویرش ساعتی نقش بسته بود که اصلا شباهتی به ساعت کنونی منزل ما نداشت. کمی که توجه کردم دیدم ساعتش به سرعت بر عکس می شمارد.

جالب بود.

5 دقیقه به حاج آقا وقت داده بودند تا به هر وسیله ای که می شود مردم را بند تصویر و شبکه کنند.

ولی مردم ما از سخنرانی و منبر بدشان نمی آید. این عمل بد بوده است که مرد را از تماشای سخنرانی روحانیون برحذر می دارد.

به نظرم شایسته نیامد که ثانیه به عقب برود تا به مخاطب القا شود الان تمام می شود. تو را به خدا نگاه کن و یا ....

این هم یک مدل کار فرهنگی کردن است دیگر.

البته شاید من اشتباه می کنم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۱ ، ۲۰:۱۶
بیژن لطفی

دیروز توی مترو منتظر قطار بودم که به ذهنم خظور کرد با موبایلم یه پیام برای یکی از دوستان بفرستم ولی قطار رسید و همه اطرافیان به صورت عجیبی به سمت درب های قطار هجوم آوردند. صحنه بسیار تکان دهنده بود. باور کنید شایسته چنین حرکتی الفاظ زشتی است که ما از بیان آن خودداری می کنیم.

بالاخره درب باز شد تعداد زیادی از مسافرین که می خواستند خارج شوند. فقط کار به درگیری بدنی کشیده نشد که آنهم به صورت فشارهای استخوان آرنج در پهلوی هم نمود پیدا می کرد . از داخلی ها که می خواستند پیاده شوند از بیرونی ها که می خواستند داخل شوند. به هر زحمتی بود یکی یکی از لای جمعیت آنهایی که می خواستند پیاده شوند پیاده شدند ولی قسمت اصلی داستان مانده بود آنهم سوار شدن مسافرین بود.

خانمی با بچه خود در سمت راست درب مورد نظر وسط مردان نامحرم ایستاده بود و اصلا خم به ابرو نمی آورد. از روزنه ایجاد شده در جمعیت افراد سوار شدند در هم فشرده شدند تا حدی که من گمان نمی کردم بتوانم سوار بشوم.

سکانس یکی به آخر مانده: آن خانم و دخترش ،من و یک مرد تنومند دیگر بیرون ایستاده بودیم و نا امید از اینکه جایی برای سوار شدن ما باشد.

ناگهان آن خانم محترم با پهلوی سمت چپ خود به سمت جمعیت رفت و شکاف عظیمی در میان آن مردان ایجاد کرد تا آنجا که خودش و دخحترش سوار شدند، مرد تنومند سوار شد، دو نفر جوان دانشجو مانند سوار شدند و من هم توانستم در قسمت چسبیده به درب قطار بایستم.

دیالوگ خانم محترم: ما فقط دو ایستگاه می خوایم بریم. الان پیاده می شیم.

و مردم که بعضی بهت زده و بعضی مسخره کنان این حرکت عجیب را تحلیل می کردند.

از که به که شکایت کنم.

عل سام

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۰ ، ۱۲:۱۱
بیژن لطفی