حرف هایی بر ای نشنیدن

فرهنگ را بشناسیم، فرهنگ را دوست داشته باشیم

حرف هایی بر ای نشنیدن

فرهنگ را بشناسیم، فرهنگ را دوست داشته باشیم

حرف هایی بر ای نشنیدن
پیام های کوتاه
آخرین نظرات

سلام

شاید خیلی از دانشجویان مخصوصا آنهایی که دل شیفته زیارت خانه خدا شده اند این سوال پیش آمده باشد که چرا ثبت نام عمره دانشجویی آغاز نمی شود.

و به هر جا رجوع می کنند چیزی به جز چند هفته بعد مشخص می شود نشنیده اند.

البته امسال به دلایل مختلف عمره دانشجویی با مشکلاتی روبرو شد که به حمد خدا تقریبا بر طرف شده اند و در روزهای آینده ان شا الله ثبت نام در سایت لبیک انجام خواهد شد.

این مطلب را نوشتم تا علاقمندان به عمره دانشجویی و همچنین فعالین فرهنگی برای انجام برنامه های فرهنگی در عمره دانشجویی نظرات خود را اعلام کنند.

منتظر نظرات شما هستم

اگر نخواستید نظر بگذارید پیام خود را به سامانه 3000801213 ارسال کنید.

با تشکر. 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۱ ، ۱۹:۱۱
بیژن لطفی
خدا شنوا و بیناست
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۱ ، ۱۶:۴۲
بیژن لطفی

دو یا سه سال پیش سفری داشتم به بندر عباس که در آن بزرگان و فرهیختگان بسیاری همچون استاد محمدعلی بهمنی را در نمایشگاه کتاب ملاقات کردم و در خصوص اوضاع شعر و داستان آن استان با ایشان گفتگو و مصاحبه می کردم.

یادش به خیر در این سفر پر خیر همراه استاد مجتبی سبزه بودم. ایشان نه تنها در هنر اصلی خود بلکه در همه هنرها فرد بسیار توانا و حاذقی است. خدایش حفظ کند و ذوقش همواره سرشار از صفا.

عکس بدی نشد...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۱ ، ۲۳:۴۱
بیژن لطفی
شب دوم هیئت

3/9/91                        هشتم محرم 1434              حجت الاسلام پناهیان            ساعت

برداشت های خداگو :::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

ادامه مبحث صلابت///

گفتیم که حماسه را باید شناخت از آن جهت که مفیدترین و زیباترین سرگرمی عالم است.

مثل شاهنامه فردوسی که سالها مورد توجه مردم قرار گرفته است.

دینداری بدون حماسه فایده ای ندارد و دینی تحریف شده است که ابلیس هدایتش می کند.

عنصر کلیدی دین ما حماسه است. همانجا که گفت می شود که جهاد افضل اعمال است و برای شهادت بالاترین اجر و پاداش گذاشته می شود.

امام حسین (ع) دین اسلام را با حماسه حفظ کرد . مقدمه سازان ظهور نیز با حماسه باید آماده ظهور شوند که یاران مهدی نیز با شعار یالثارات الحسین به میدان می آید.

حماسه یک اتفاق نیست یک جریان است.

حماسه یک آگاهی نیست یک نگرش و ایدئولوژی است.

در ادامه مطلب بخوانید...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۱ ، ۱۲:۰۲
بیژن لطفی

از ابتدا تا آخرت را دوست دارم

این واژه تنهاترت را دوست دارم

تنهاترین سردار دشت غاضریه

فریاد حیدر حیدرت را دوست دارم

عباس و اکبر، عون و جعفرها و قاسم

این مردهای لشکرت را دوست دارم

دیدم رسول الله را در بین میدان

جنگ علی اکبرت را دوست دارم

ای کاش اصغر تشنگی از یاد می برد

زیر گلوی اصغرت را دوست دارم

این یک وصیت بود تا بوسد گلویت

من حرف های مادرت را دوست دارم

وقتی که دشمن واج هایت را جدا کرد

هر بخش بخش پیکرت را دوست دارم

وقتی غنیمت می شود هر تکه آهن

انگشت بی انگشترت را دوست دارم

خورشید خورشید است بر تن یا سر نی

بالای آن نیزه سرت را دوست دارم

وقتی قیامت می کنی با آن قیامت

آن کربلا این محشرت را دوست دارم

آتش میان خیمه ها بغض علی بود

آن خیمه های خواهرت را دوست دارم

بابا چرا دیر آمدی؟ اینجا چه جایی است؟

من شکوه های دخترت را دوست دارم

در زیر خیمه شاه و نوکرها غلامند

این خاک پای نوکرت را دوست دارم

۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آذر ۹۱ ، ۰۹:۱۹
بیژن لطفی

مظلوم حسین...

اولش نمی فهمدم این مظلوم حسین که می گویند یعنی چه.

البته منظورم این نیست که الان کامل مظلومیت حسین را درک کردم ولی
آنچه بدیهی است نسبت به اولین باری که ارتعاشات گوشم این مفهوم را به ذهنم رساند فهم بیشتری دارم.

یادم نمی رود برای رسیدن محرم نه تنها لحظه شماری می کردیم بلکه در حاشیه دفتر و کتاب هایمان روزهای مانده تا محرم را می نوشتم. انتظار می کشیدم تا محرم شود. محرم را خوب نمی فهمیدم ولی می دانستم اتفاق مهمی  افتاده است که بعضی به نشانه عزا وناراحتی سرتاسر خانه خود را سیاه پوش می کردد یا اینکه لباس های رنگ و وارنگ خود را کنار می گذاشتند و یک رنگ رخت عزا می پوشیدند. حتما اتفاق مهمی افتاده بود که پدرم، تنها کسی که در ذهن خود از او یک کوه غرور ساخته بودم قطره قطره اشک می ریخت و بر سینه می زد و ناله کنان فریاد می زد یا حسین.

هنوز خوب نمی دانستم این حسین کیست ؟ کجا بوده است؟ چه کرده است؟ ولی وقتی دسته جات عزاداری را می دیدم دلم می خواست من هم بودم و در میانمشان عزاداری کنم. آنقدر این دلم خواستن ها زیاد شد که در پنجمین محرم عمرم همراه با دوستان و بچه های همسایه(همسالان) هیئتی را انداختیم.

برایم مهم نبود هیئت چیست یا حسین کیست و کربلا کجاست؟

تازه فهمیدئه بودم حسین پسر پیغمبر ما مسلمانان بوده که در صحرای کربلا سرش را بریده اند. چرایش هم برایم مهم نبود

ادامه دارد...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۱ ، ۱۱:۳۳
بیژن لطفی

ورود امام حسین(ع) به سرزمین کربلا

بدانکه در روز ورود آن حضرت به کربلا خلاف است واصح اقوال آنست که ورود آن جناب به کربلا در روز دوم محرم الحرام سال شصت و یکم هجرت بوده و چون به آن زمین رسید پرسید که این زمین چه نام دارد؟ عرض کردند کربلا می‌نامندش، چون حضرت نام کربلا شنید گفت:

اّلّلهُمَّ اِنّ اَعُوذُبِکَ مِنَ الْکَرْبِ وَالْبَلآءِ

پس فرمود که این موضوع کرب و بلا و محل محنت و عنا است فرود آئید که اینجا منزل و محل خیام ما است، و این زمین جای ریختن خون ما است. و در این مکان واقع خواهد شد قبرهای ما، جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به اینها پس در آنجا فرود آمدند. و جز نیز با اصحابش در طرف دیگر نزول کردند و چون روز دیگر شد عمر بن سعد (ملعون) با چهار هزار مرد سوار به کربلا رسید و در برابر لشکر آن امام مظلوم فرود آمدند.

ادامه دارد...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۱ ، ۰۹:۱۱
بیژن لطفی
بازم محرم...

چه خوب می شه وقتی زنگ بیدار باش موبایلمون می شه صدای نوحه خونی و وقتی برای نماز صبح بیدار می شیم با نغمه حسین حسین دلمون صفا می گیره.

این تازه اول محرمی شدنه. بعد از صبحانه خوردن و خروج از خانه این صدای حسین حسین هندزفری موبایل

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۹۱ ، ۰۸:۵۲
بیژن لطفی

این یک مسابقه ویژه است

شاید کربلا نصیبت شود و شاید مکه


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۱ ، ۱۴:۲۵
بیژن لطفی

مدت هاست که قرار بود به اتفاق یکی از دوستان سری به کافی شاپ اوج بزنیم ولی فرصت نمی شد.

بالاخره سه شنبه موفق شدم به بهانه دیدن یکی از رفقای قدیمی سری به آنجا بزنم.

بعد از ظهر از محل کارم خارج شدم و خودم را به خیابان فلسطین رساندم.

خیابان روبروی سینما را اگر صد قدم بالا بروی به ساختمان شیشه ای آبی رنگی می رسی که با تابلویی هنری نوشته است ؛ موسسه فرهنگی رسانه ای اوج.

جلوی درب که بایستی خود به خود باز می شود.

نگهبانی با خوشرویی به شما سلام می کند و چنانچه با مجموعه آشنا نباشید. با دست به روبرو اشاره می کند و می گوید آنجا نخلستان است.

بله  "نخلستان"

اسم بسیار زیبایی است و زیبا تر اینکه محیط آنجا با اسمش بسیار همنشینی خوبی دارد.

شاید 7 قدم از درب ورودی تا خط های چوبی حائل میان ورودی و نخلستان فاصله است.

آرام آرام می روی.

با دست ها حائل را کنار می زنی و وارد نخلستان می شوی.

روبرویت پر است از میز و صندلی های راحت با ترکیب بندی رنگی و چیدمان مناسبی که وادارت می کند به سلیقه سازنده آفرین بگویی...


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۱ ، ۱۴:۱۷
بیژن لطفی